مقوله «پوشش و استتار بدن» به عنوان جزء جدایى‏ناپذیر حیات انسانى و مصداق اصلى حجاب، امرى کاملاً مشهود و بى‏نیاز از تعدیل است. براى حجاب کارکردهایى در دو حوزه فردى و اجتماعى، قابل تصوّر است:

الف. کارکردهاى فردى:

همچون پاسخگویى به نیاز فطرى «خوداستتارى» و تأمین امنیّت در برابر گرما و سرما.

ب. کارکردهاى اجتماعى:

 هویّت‏بخشى و ایجاد امنیّت اجتماعى از جمله این کارکردهاست، چراکه نوع پوشش و حجاب، نشان‏دهنده سنّت‏ها، ارزش‏ها و باورهاى یک جامعه است.

اسلام، حجاب را از مصادیق مهمّ تحقق امنیّت اجتماعى در جامعه معرّفى کرده است و چالش‏ها، زمینه‏ها و راهبردهاى بسیار مهمّى را براى شکوفایى ذهن نواندیش افراد جامعه در این مورد تبیین نموده است.

بر این اساس و به منظور آگاهى بیشتر از رابطه حجاب و امنیّت اجتماعى، ما برآنیم که در این نوشتار جنبه‏هاى مختلف این موضوع و اهمّیّت آن راتوضیح داده و تأثیر آن را در حفظ ارزش‏هاى دینى بیان کنیم.

به طور کلّى در این مقاله موارد ذیل مورد بحث و بررسى قرار گرفته است:

1. امنیّت اجتماعى، هدف اساسى وجوب حجاب.

2. امنیّت اجتماعى، فلسفه حقیقى وجوب حجاب.

3. پایه‏هاى تحقق امنیّت اجتماعى در سایه حجاب بانوان.

4. آثار و فوائد حجاب اسلامى و تحقق امنیّت اجتماعى.

5. آثار سوء بد حجابى و انهدام امنیّت اجتماعى.

6. بیان نتیجه و ارائه راهکارها و پیشنهاداتى جهت تثبیت امنیّت اجتماعى در سیطره حجاب اسلامى.

کلید واژه‏ها: حجاب، امنیّت، امنیّت اجتماعى، پوشش، آرامش

گوهر اسلام، سعادت و نجات آدمى است و باورهاى دینى، احکام اخلاقى و فقهى در راستاى این غایت مهم نازل شده‏اند. این آموزه‏هاى هستمندانه و بایستى از خالق حکیمى تجلّى مى‏یابد که به نیازهاى روحى و جسمى، مادى و معنوى، فردى و اجتماعى بشریّت، کاملاً آگاه است. احکام الهى مربوط به پوشش زنان نیز با این فلسفه و حکمت مدبّرانه صادر گردیده است.

زن با عنصر حجاب اسلامى، نه تنها به تهذیب، تزکیه نفس و ملکات نفسانى پرداخته و قرب الهى را فراهم مى‏سازد، بلکه باعث گسترش روزافزون امنیّت اجتماعى و ایجاد زمینه‏اى جهت رشد معنوى مردان مى‏گردد؛ همچنان که خداوند سبحان، خطاب به پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله مى‏فرماید:

«به مردان مؤمن بگو تا چشمان خود را از نگاه ناروا بپوشانند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند، که این بر پاکیزگى جسم و جان ایشان، بهتر است (1)».

همچنین مى‏فرماید:

«به زنان و دختران خود و به زنان مؤمن بگو که خویشتن را با چادرهاى خود بپوشانند که این کار براى آن است که آنها به عفّت شناخته شوند تا از تعرّض و جسارت، آزار نکشند (در امنیّت کامل باشند) ؛ خداوند در حقّ خلق، آمرزنده و مهربان است(2)».

همان‏گونه که ذکر گردید، حجاب و پوشش اسلامى براى مردان و زنان، تنها از کارکرد فردى برخوردار نیست و فقط براى سامان‏دهى خلقیّات و ملکات نفسانى آدمیان، مؤثر نمى‏باشد، بلکه از کارکرد اجتماعى نیز برخوردار است؛ غرایز، التهاب‏هاى جسمى و معاشرت‏هاى بى‏بند و بار را کنترل نموده، بر تحکیم نظام خانواده مى‏افزاید. همچنین از انحلال کانون مستحکم و پایدار زناشویى جلوگیرى نموده و امنیّت اجتماعى را فراهم مى‏سازد. حال اگر کسانى با نگرش دینى، اسلامى یا با رویکرد جامعه‏شناختى و روان‏شناسى به چنین کارکردها و تأثیرات مطلوب، به ویژه تأمین امنیّت اجتماعى پى ببرند، نه تنها هدفمندانه، زندگى مى‏کنند، بلکه براى رفتارها و اندیشه‏هایشان دست به گزینش مى‏زنند تا به اهداف متعالى الهى و انسانى دست یازند. از این‏رو به مسأله حجاب نیز به عنوان راهبردى کارساز جهت تأیید و ترویج ارزش‏هاى اجتماعى، تأمین‏کننده سعادت آدمى و منشأ قرب الهى مى‏نگرند.

بنابراین، پوشش اسلامى به منزله یک حفاظ ظاهرى و باطنى در برابر افراد نامحرم، قلمداد مى‏شود که مصونیت اخلاقى، خانوادگى و پیوند عمیق میان حجاب ظاهرى و بازدارى باطنى و از همه مهمّ‏تر امنیّت اجتماعى را فراهم مى‏سازد و پیشینه آن به اندازه تاریخ آفرینش انسان است؛ چراکه پوشش و لباس هر بشرى، پرچم کشور وجود اوست. پرچمى که وى بر خانه وجودش نصب کرده است و با آن اعلام مى‏دارد که از کدام فرهنگ تبعیّت مى‏کند(3).

در سال‏هاى اخیر، روند شبهات درباره حجاب و پوشش اسلامى، شدت یافته است و مطرح شدن شبهات فراوان در زمینه حجاب برتر به همراه عوامل دیگرى مانند ضعف اعتقاد و عدم شناخت کافى از این مسأله و ضرورت آن موجب تهدید امنیّت اجتماعى و اُفت روند استفاده از مصادیق چنین حجابى در جامعه شده است، که نتیجه اتّخاذ روش تخریبى بعضى مطبوعات و رواج پوشش‏هاى نامناسب در مقابل نامحرمان است؛ لذا ما به منظور اینکه اسلام، مشوّق حجاب و پوشش کامل براى زنان و دختران در برابر افراد نامحرم است، به بیان هدف و فلسفه این مصداق مهمّ اسلامى و رابطه فراگیر و تنگاتنگ آن با امنیّت اجتماعى از جنبه‏هاى مختلف مى‏پردازیم.

امید است که راهکارهاى بیان شده در این زمینه‏ها براى همه اقشار جامعه اسلامى به ویژه نسل جوان و اندیشمند، مفید باشد و عزمشان را براى عمل و گسترش آن، به نحو مطلوب و احسن، جزم نمایند تا امنیّت اجتماعى، تأمین شود. ثانیا نماد فرهنگى و ملّى بشریّت، درخشش روزافزون خود را حفظ نماید.

امنیّت اجتماعى، هدف اساسى وجوب حجاب

با توجه به آیات قرآن مجید، به خوبى مشخص و معیّن مى‏گردد که هدف از تشریع وجوب حکم حجاب اسلامى دست‏یابى به تزکیه نفس، طهارت، عفّت و پاکدامنى جهت استحکام و گسترش امنیّت اجتماعى است.

«و اِذا سَأَلْتُموهُنَّ مَتاعا فَسْئلوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِکُم أطْهَرُ لِقلوبِکُم و قُلُوبِهِنَّ(4)».

چون نگاه نامحرم توسط مردان، باعث تحریک و تهییج جنسى آنان و در نتیجه منجر به فساد و ریشه‏کن نمودن امنیّت اجتماعى مى‏شود، خداوند در کنار دستور حجاب و پوشش بدن به بانوان، مردان را نیز امر به حجاب و پوشش چشم داده و نگاه به نامحرم را بر ایشان، حرام کرده است. چنانکه در این‏باره از امام رضا علیه‏السلام نقل شده است:

«حرّم النَّظَر الى شُعورِ النّساء المَحْجوبات بالاَزْواج و غَیْرهِنَّ مِنَ النّساء لما فیه مِنْ تَهْییجِ الرّجال و ما یَدْعوا التَّهْییج الى الفَساد و الدُّخول فیما لا یحلّ و لا یجمل(5)».

«نگاه به موهاى زنان باحجاب ازدواج‏کرده و بانوان دیگر، از آن جهت حرام شده است که نگاه، مردان را برمى‏انگیزد و آنان را به فساد فرامى‏خواند در آنچه که ورود در آن نه حلال است و نه شایسته».

از مجموع گفتار فوق روشن مى‏گردد که هدف از وجوب حجاب اسلامى علاوه بر موارد مذکور، ایجاد صلاح و پیشگیرى از فساد، جهت تأمین و گسترش امنیّت اجتماعى است.

امنیّت اجتماعى، فلسفه حقیقى وجوب حجاب

یکى از فلسفه‏هاى حقیقى وجوب حجاب، حفظ آرامش زن، مصونیّت جامعه از فساد و عمق و معنا بخشیدن به امنیّت اجتماعى با توسعه آن مى‏باشد. زیرا نفس آدمى، دریایى موّاج از تمایلات و خواسته‏هاى اوست که مهم‏ترین آنها به خوراکى‏ها، امور جنسى و مال و جاه و مقام، مربوط مى‏شود و بدون شک بالاترین خواسته‏هاى مردان، تمایل به جنس زن است. در سخنان عرفا آمده است:

«أعْظَمُ الشَّهْوَة، شَهْوَة النّساء(6)»:

«بزرگ‏ترین خواسته‏هاى مرد، رغبت به زنان است».

ارائه زیبایى‏ها و مواضع بدن زن، به شهوت و طمع مردان، دامن مى‏زند و آنها را به یک کانون جدّى خطر، مبدّل مى‏سازد که به سلب آرامش زن و امنیّت اجتماعى منتهى مى‏گردد. آنچه مى‏تواند از این ناامنى پیشگیرى کند، پوشش زن از چشمان گرسنه نامحرمان است که با حجاب کامل اسلامى، عملى خواهد شد.

پوشش دینى، پیام عفت، شخصیّت و خداترسى زن مسلمان است و مردان جامعه نه تنها به چنین بانویى چشم طمع نخواهند داشت که او را نیرویى بالفعل در هرچه وسعت بخشیدن امنیّت اجتماعى دانسته و نجابتش را مى‏ستایند. در این صورت است که زن نه تنها در سنگر حجاب خود، از تیر نگاه‏هاى زهرآلود، سخنان آزاردهنده و برخوردهاى اراذل جامعه در امان خواهد بود، بلکه امنیّت و آرامش درونى خود و اجتماع خویش را برقرار خواهد کرد.

نکته معنوى و عرفانى قابل ذکر در این باب، پیام الهى آفریدگار هستى، خطاب به زنان است:

«اى زن! آگاه باش، دنیا خراب‏آبادى است که هر نقطه آن به مین‏هاى شیطان و نگاه‏هاى آلوده، ناامن گشته است. اما فرشته‏هاى حجاب در محفل انس و یاد خدا در امنیّتى بى‏نظیر به سر مى‏برند که دیگران از طعم آن بى‏خبرند(7)».

شب تاریک و بیم موج و گردابى چنین حایل کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‏ها

پایه‏هاى تحقق امنیّت اجتماعى در سایه‏هاى حجاب بانوان

پوششى که اسلام آن را به عنوان یک حکم شرعى اعلام کرده است، یک عمل ظاهرى و گسسته از عوامل و پایه‏ها نیست، بلکه حجاب، خیمه عفاف بانوانى است که آن را بر پایه‏هاى خود استوار نموده و باعث ترویج ارزش امنیّت اجتماعى مى‏گردند و به تحقق آن در جامعه اسلامى، کمک مى‏نمایند.

اکنون شایان ذکر است که این پایه‏هاى اساسى بیان گردد:

1. ایمان به خدا و جهان آخرت

از مهم‏ترین عواملى که بانوان توسط آن به آرامش روحى و روانى دست یافته و امنیّت اجتماعى جامعه را فراهم مى‏نمایند، این است که وقتى زن به خداى تعالى و علم و حکمت او ایمان آورد و معتقد گردد احکامى که براى بشریّت تشریع کرده، بودن نقص و داراى آثار مطلوبى است، از حکم الهى حجاب استقبال نموده، امنیّت اجتماعى جامعه را تضمین مى‏کند.

2. تقوا

پرهیزکارى بانوان، ضامن تأمین امنیّت اجتماعى است و تا این پایه محکم معنوى در قلب بانوان شکل نگیرد، حجاب را نوعى محدودیّت براى خود قلمداد نموده و امنیّت اجتماعى انسان‏ها را تهدید مى‏نماید.

خانمى که بداند تقواى الهى پادزهر بیمارى دل‏هاست که حجاب‏هاى تاریک جان را غرق مى‏کند و لانه‏هاى هوس را برمى‏اندازد، آن را به کام جان خود مى‏ریزد تا عالم جانش، گلستان گل‏هاى سلم، طاعت و تسلیم گردد و خیمه حجابش را برمى‏افروزد تا حافظ بوستان ارزش‏هاى خویشتن و آرامش درونى اجتماع خود شود.

3. آگاهى

شناخت سیماى زن، حقیقت حجاب، فلسفه و آثار آن از جمله پایه‏هاى مستحکم پوشش دینى و تبلور امنیّت اجتماعى است. وقتى خانمى به پاسخ درونى خود که چرا باید پوشیده باشم نایل شود، پایه‏هاى حجاب دینى در او شکل گرفته و با آگاهى کامل به امنیّت اجتماعى ارزش مى‏بخشد و دوام آن را تضمین خواهد کرد. به طور کلّى، آگاهى زن نسبت به آثار مطلوب حجاب و مهم‏تر از آنها مسأله امنیّت اجتماعى باعث مى‏شود که نه تنها احساس سنگینى از پدیده حجاب ننماید، بلکه از آن به خوبى استقبال نموده، وسوسه‏هاى شیطانى را هیچ انگاشته و آرامش برونى و درونى اجتماع را وسعت مى‏بخشد.

همچنین این پیام اصیل و عرفانى را همیشه آویزه گوش‏هاى خود مى‏گرداند:

«خواهرم! سرزمین جانت را با خورشید آگاهى روشن کن تا بر زوایاى وجودت بتابد و آن‏چنان که هستى خود را بشناسى، آنگاه دریابى که حجاب باله‏هاى شنا به سوى سرچشمه هستى امنیّت فردى و اجتماعى کامل است و پوشش‏هاى مهیّج وزنه‏هاى سنگینى است که زن را غریق ژرفاى مهیب دنیا نموده، امنیّت خود و جامعه خویش را برهم مى‏زند».