همین اول کار برای اولین بار میخوام که همه اونهایی که میخون نظر بدن.همه
از بعضی دوستان ایمیلهایی آمده است که گفته بودند اثبات کنید حجاب بهتر است یا بدحجابی
یک کلام تیر خلاص را بزنید.بهتر دیدم که 2 مثال بیاورم و در نهایت اثبات نکنم مثل همیشه.از شما میخواهم هر دو مثال را بخوانید و انصافا با منطق نظر بدهید.انصافا با منطق
روزی شخصی به نزد دانشمندی آمد به او گفت میخواهم در مورد موضوعی تصمیمی برایم بگیری.دانشمند گفت خویش برو و 4 کار کن و تصمیم بگیر:اول اینکه در جایی بنشین که زمین جز خدا نیست.دوم اینکه بغض و کینه و حسد و نیرنگ را از خود دور کن سوم اینکه احساس را کنار بزن و منطق را دعوت کن و چهارم اینکه سعادتت را بر همه چیز برتر بدان.کار اول برای اینکه زیر دین کسی انتخاب نکنی و دوم برای اینکه به خاطر دوستی یا دشمنی با کسی انتخابت را عوض نکنی و سومی به این خاطر است که عقلت را افضل بر احساس نهی و چهارم برای اینکه خویش را دچار عذابی نسازی که سودی در آن نیست.
حالا ما هم این 4 کار را انجام دهیم.بعد انتخاب کنیم.و داستان دیگری که میخوانیم:
روزی به علف گفت گل خود بینی
توچه بر قامت بدمنظر خود میبینی
بلبل ار خواند چنین نیک مرا بود هدف
کس ندیدم که بگوید شده مشتاق علف
روی خوش هست من و چهره بد رنگ توراست
قیمت مثل گهر را من و چون سنگ توراست
گفت بر گل علف اینگونه ز سر حد کمال
تا ابد هیچ گلی نیست چنین نیک جمال
این خطرها که ببینم به رهت هر نفسی
گر بود بخت تو را یار به پیری برسی
ناگهان آدمی آمد گل زیبا را دید
بی درنگ آمد و گل را ز بر بستان چید
من در آن حین یکی جمله زگل بشنودم
کاش من هم چو علف بد رخ و بد بو بودم
شاعر:محمد نظام آبادی
و نظامی میگوید:
خویشتن آرای نشو چون بهار
تا نکند در تو طمع روزگار
باز هم به همان سنت قدیمی انجمنمان عمل کردیم و هیچ تصمیمی نگرفتیم.شما خودتان تصمیم بگیرید ولی منطقی و با همان 4 اصل گفته شده.حالا اونهایی که قبول کردن تشکر کنن ولی اونهایی که قبول نکردن هم بگن چرا؟
البته نمیخوام بگم اونهایی که قبول نکردن کار بدی کردن .انسان آزاد است و آزاد انتخاب میکند
یه تقاضای مهم دارم:
اشعار مقالات و مطالبی که نام نویسنده یا شاعر دارن را ایرادی نداره تو وبلاگتون قرار بدید ولی خدا وکیلی نام نویسنده و وبلاگ و شاعر را یادتون نره.ممنون