حجاب حریم یا حرمت


وقتی در ویرانه های سراسر شکوه و عظمت تخت جمشید قدم می گذاری علاوه بر اینکه به خود می بالی که دارای پیشینه بس عظیمی هستی ،می توانی صورت تک تک زنان و مردانی که در آن خطه زیسته اند، فرهنگ ، آداب ، رسوم و حتی نوع پوششان را از حکاکی های روی سنگهای آن بخوانی .
یک عمارت به ظاهر ویران تو را به هزاران سال قبل می برد و چنان شناختی از مسائل اجتماعی آن روز به تو می دهد که گویی با آنها زیسته یی .
هر دوره از تاریخ ، خصوصیات خاص خود را بنا به مقتضیات روز و در عین داشتن اندیشه واحد به همراه دارد که آن را از دوره های بعد متمایز می کند. این وحدت فکری در کلیه مسائل جامعه و ملت سایه افکنده و قدرت شناخت آن را در قرنهای بعد به آیندگان خواهد داد، چنانکه با بررسی شعر و نثر، تاریخ و ادبیات ، هنر و معماری یک ملت که می توان آن را آیینه تمام نمای آداب و فرهنگ آن ملت شمرد می توان بر زوایای مختلف یک فرهنگ وقوف یافته و اطلاعات لازم را پیرامون آن به دست آورد.
وضعیت حجاب زنان ایرانی در شعر و نثر، آؤار باستانی و معماری و شاهکارهای ادبی ایران به وضوح ترسیم شده است . فردوسی در شاهنامه در توصیف زن نیکو از دیدگاه ایرانیان می گوید:
به سه چیز باید زنان را بهی که باشد زیبا بر تخت مهی یکی آنکه باشد و خواسته است که جفتش بدوخانه آراسته است دگر آنکه فرخ سپهر زاید او به شوی خجسته بیفزاید او سه دیگر که بالاورویش بود به پوشیدگی نیز خویش بود بنابراین واضح است که زنان ایرانی بی حجاب و بدون پوشش نبوده اند بلکه در هر عهدی پوشش مخصوص به خود را داشته اند به عنوان مثال : با توجه به کوششی که بر روی تکه فرشی که به نظر می رسد متعلق به دوره هخامنشی است و در مقبره های پازیریک در اتحاد جماهیر شوروی به دست آمده موید این مطلب است که زنان آن عهد از پارچه شنل مانندی که روی سر می انداخته اند و حالتی شبیه چادر داشته است استفاده می کرده اند. همچنین چنانکه از آؤار و نقوش به دست آمده برمی آید زنان در دوره اشکانی دارای حجاب بوده اند بطوری که علاوه بر اینکه پیراهنهای بلند می پوشیده اند بر روی آنها چادر سر می کردند.
اما پس از روی کار آمدن فرمانروایانی چون مغول و تیمور، پوشش زنان نیز مورد هجوم قرار گرفت .
بطور کلی می توان گفت که حجاب از عادات قدیمه تمدنهای بشری بوده است که تنها در قبایل وحشی و غیرمتمدن پوشش زنان وجود نداشته است . مسلماص پیدایش حجاب در بدو ابتدای امر به نوعی حرمت زنان بوده و بعداص بتدریج صورت عفاف به خود گرفته و با آداب مذهبی اختلاط یافته است .