سفارش تبلیغ
صبا ویژن
Slide 1 Slide 2
منوی اصلی
لینک دوستان
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز :440
  • بازدید دیروز :567
  • کل بازدید :12901958
  • تعداد کل یاد داشت ها : 205
  • آخرین بازدید : 103/9/5    ساعت : 5:25 ص
جستجو

مطالب پیشین
آرشیو مطالب

ویرایش
لوگوی دوستان
تدبر در قرآن
آیه قرآن
کاربردی

پژوهشی در مبانی فقهی حجاب (قسمت دوم)

ترتیب نزول آیات حجاب

نخستین مرحله: تا پیش از سال پنجم هجرى، بر زنان مسلمان، واجب نشده بود که حجاب داشته باشند.آنان با همان لباس معمول و مرسوم آن زمان، در جامعه حاضر مى‏شدند،با مردان سخن مى‏گفتند و حتى با آنان بر سر یک سفره مى‏نشستند و از یک ظرف غذا مى‏خوردند;تا این که در سال پنجم هجرى، پس از ازدواج پیامبر(ص) با زینب بنت جحش، خداوند حجاب را بر زنان حضرت قرار داد و به مؤمنان دستور داد، هرگاه از همسران پیامبر(ص) چیزى خواستید، از پشت پرده بخواهید:

«واذا سالتموهن متاعا فاسئلوهن من وراء حجاب.»

سپس دلیل این دستور را چنین بیان مى‏فرماید:

«ذلکم اطهر لقلوبکم و قلوبهن.» (1)

نکته: پیش از نازل شدن آیه حجاب،در همین سوره شریف، آیات دیگرى نازل شده که در آنها، شان همسران پیامبر(ص) در صورت نگهداشت تقواى الهى، از شان دیگر زنان برتر دانسته شده است و به همسران پیامبر(ص) دستور داده شده که از حجره‏ها،مگر براى کارهاى ضرورى،خارج نشوند و با ناز و کرشمه،با مردان سخن نگویند و بسان دوران جاهلیت نخستین، خود را نیارایند:

«یا نساء النبى لستن کاحد من النساء ان اتقیتن فلا تخضعن بالقول فیطمع الذى فى قلبه مرض وقلن قولا معروفا. وقرن فى بیوتکن ولا تبرجن تبرج الجاهلیة الاولى.» (2)

دومین مرحله:در پى نازل شدن حکم حجاب درباره همسران رسول‏خدا(ص) و بازداشته شدن مردان از مستقیم سخن گفتن با آنان و دستور به نگاه نکردن به ایشان، که گویا این حکم،همه، حتى پدران، برادران و خویشان همسران رسول‏خدا را در برمى‏گرفت، این پرسشها مطرح شد:

آیا پدران همسران رسول‏خدا(ص) از دیدن دختر خود بازداشته شده‏اند؟

آیا برادران همسران رسول‏خدا(ص) حق دیدن خواهران خود را ندارند؟

آیا پسران همسران پیامبر(ص) که از شوى پیشین خود داشتند، دیگر اجازه ندارند مادران خود را ببینند؟

آیا زنان مؤمن،بسان مردان مؤمن باید از پس پرده با همسران پیامبر(ص) سخن بگویند؟ (3)

یعنى آیا همان‏گونه که «یا ایها الذین آمنوا» زنان و مردان با ایمان را در بر مى‏گیرد و تنها از باب «تغلیب‏»ضمیرها مذکر آمده است، در «اذا سالتموهن‏»ضمیر مخاطب از باب «تغلیب‏»به صورت مذکر آمده است;ولى در واقع زنان را هم در بر مى‏گیرد و برابر این حکم زنان مؤمن نیز باید از پس پرده با همسران رسول خدا(ص) سخن بگویند; یا خیر، این حکم ویژه مردان است؟

در پى این پرسشهاى گوناگون و شبهه‏ها، این آیه شریفه بر قلب مبارک رسول‏خدا(ص) فرود آمد:

«لاجناح علیهن فى آبائهن ولاابنائهن ولااخوانهن ولاابناء اخوانهن ولاابناءاخواتهن ولانسائهن ولاماملکت ایمانهن واتقین‏الله ان الله کان على کل شى‏ء شهیدا.» (4)

چند نکته

الف.پنج گروه نخست از گروههاى نامبرده شده، همانانى هستند که به محرمان نسبى نامبردارند.بنابراین، حکم حجاب براى زنان پیامبر(ص) بدین منظور نبوده که آنان خود را از تیررس چشم محرمان نسبى به دور نگهدارند.و به دیگر سخن، همسران رسول‏خدا وظیفه ندارند که با محرمان نسبى خود نیز از پس پرده سخن بگویند.آنان، همان‏گونه که پیش از این اجازه داشته‏اند و بر آنان روا بوده بدون حجاب و پرده با محرمان نسبى خود سخن بگویند، اکنون که به همسرى پیامبر(ص) درآمده‏اند نیز مى‏توانند، با محرمان نسبى بى‏پرده سخن بگویند.

ب. تکلیف در پس پرده قرار گرفتن، متوجه همسران رسول خداست، نه مردان. و به دیگر سخن، همسران آن حضرت باید خود را در پس پرده نگه بدارند، نه این که مردان وظیفه داشته باشند نگاه نکنند; از این روى، به جاى «لاجناح على آبائهن‏» که کوتاه‏تر و آسان‏تر بود، عبارت: «لاجناح علیهن فى آبائهن‏» آمد، تا نشان دهد آن‏گاه که گناهى هست، آن گناه بر زنان است.

در جمله آخر، خداوند خطاب به زنان فرمود: «واتقین الله‏» شما زنان باید تقواى الهى را پیشه کنید و خود را در پس پرده قرار دهید. و نفرمود: «واتقوا الله‏» شما مردان، یا شما مردان و زنان، باید تقواى الهى را پیشه کنید و چشم ندوزید.

بنابراین، روایتهایى که برابر آنها رسول خدا(ص) به همسران خود فرمود: از ابن‏مکتوم نابینا روى بگیرند و خود را در پس پرده حجاب نگهدارند، از همین باب است. نه این‏که از آن احادیث‏بتوان تنقیح مناط کرد و دستور کلى به واجب، یا مستحب براى تمامى زنان استفاده کرد; زیرا تنقیح مناط در جایى است که احتمال ویژگى براى مورد وجود نداشته باشد، در حالى که این جا، احتمال ویژه بودن مورد، بسیار قوى است.

اکنون براى روشن‏تر شدن بحث، روایات واقعه دیدار ابن‏مکتوم را از پیامبر(ص) بازگو مى‏کنیم:

«استاذن ابن‏مکتوم على النبى(ص) و عنده عائشة وحفصة.

فقال لهما: قوما فادخلا البیت.

فقالتا: انه اعمى.

فقال: ان لم‏یرکما فانکما تریانه.» (5)

ابن‏مکتوم از محضر پیامبر(ص) اجازه ورود گرفت. این در حالى بود که عائشه و حفصه نزد پیامبر بودند. پیامبر(ص) به آن دو فرمود: برخیزید و داخل اتاق شوید.

آن دو گفتند: او نابیناست.

حضرت فرمود: اگر او شما را نمى‏بیند، شما او را مى‏بینید.

از ام‏سلمه روایت‏شده که گفته است:

«کنت عند رسول الله(ص) و عنده میمونة. فاقبل ابن‏ام‏مکتوم.

وذلک بعد ان امر بالحجاب.

فقال: احتجبا.

فقلنا: یارسول الله الیس اعمى لایبصرنا؟

قال: افعمیا وان انتما الستما تبصرانه؟» (6)

من و میمونه نزد رسول خدا(ص) بودیم که ابن‏مکتوم وارد شد. این حادثه پس از دستور به حجاب بود. پیامبر(ص) فرمود: در پس پرده حجاب روید.

گفتیم: اى رسول خدا! آیا او نابینایى که ما را نبیند، نیست؟

فرمود: آیا شما نیز نابینایید؟ آیا شما او را نمى‏بینید؟

همان‏گونه که پیش از این یادآور شدیم، این روایات، ویژه همسران پیامبر(ص) است و به هیچ روى دیگر زنان مسلمان را در برنمى‏گیرد و تنقیح مناط و سریان دادن حکم به تمامى زنان مسلمان، دلیل مى‏خواهد. ادامه در قسمت سوم





      

پژوهشی در مبانی فقهی حجاب (قسمت سوم)

 

ج. در مراد از «نسائهن‏» اختلاف است. در مجمع‏البیان، دو قول نقل شده است:

1. مراد زنان هم‏کیش; یعنى زنان مؤمن است، نه زنان یهودى و نصارى; زیرا آنان زنان مؤمن را مى‏بینند و براى شوهران خود وصف مى‏کنند: این قول از ابن‏عباس است.

2. مراد، همه زنان است. (7)

از روح‏المعانى نیز دو قول به دست مى‏آید:

1. قول ابن‏عباس; یعنى زنان هم‏کیش.

2. زنان خویشاوند و وابستگان و پیوسته‏هاى به آنان:

«وفى البحر: دخل فى «نسائهن‏» «الامهات و الاخوات و سایر القربات و من یتصل بهن من المتصرفات لهن و القائمات بخدمتهن.» (8)

مادران، خواهران و دیگر خویشاوندان و زنانى که براى آنان کار مى‏کنند و به خدمت آنان و خدمتگزار آنان هستند، داخل در «نسائهن‏»اند.

سومین مرحله:

«یا ایها النبى قل لازواجک و بناتک ونساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن، ذلک ادنى ان یعرفن فلایؤذین وکان الله غفورا رحیما.» (9)

اى پیامبر! به همسران و دختران خود و زنان مؤمن بگو: چادرهاى خود را بردوش گیرند. این نزدیک‏تر است، براى این که شناخته و مورد آزار و اذیت قرار نگیرند و خدا آمرزنده مهربان است.

تاکنون روشن شد که همسران پیامبر مى‏باید خود را در پس پرده نگه دارند و تنها با خویشان نسبى و زنان مؤمن و بردگان مى‏توانند بدون پرده روبه‏رو شوند.

از دیگر سو، این وظیفه، شرافت ویژه‏اى نیز بود که شامل زنان پیامبر(ص) شده بود; همان گونه که پیش از این نیز شرافتها و وظیفه‏هاى دیگرى نیز پیدا کرده بودند، از جمله:

ام‏المؤمنین: «وازواجه امهاتهم‏» (10) و مساوى نبودن با دیگر زنان مسلمان در کیفر و پاداش، البته به شرط داشتن تقوا: «یا نساء النبى لستن کاحد من النساء ان اتقیتن.» (11) و از جمله وظیفه‏هایى که بر همسران پیامبر مقرر شده، به ناز و کرشمه سخن نگفتن با مردان و پسندیده سخن گفتن: «فلاتخضعن بالقول... وقلن قولا معروفا» و خارج نشدن از خانه: «قرن فى بیوتکن‏» به گونه دوران جاهلى خود را نیاراستن: «لاتبرجن تبرج الجاهلیة الاولى.» به هر حال، بخشیدن شرافت، بدون قرار دادن وظیفه و تکلیف ویژه نبوده است.

حال پس از فرا خواندن «امهات المؤمنین‏» به حجاب که هم شرافت و امتیازى بوده و هم تکلیف و وظیفه‏اى، همین وظیفه را و امتیاز را به دیگر زنان مؤمن نیز بخشیده است; تا آنان از شرافت‏بهره‏مند شوند و قدر و منزلت آنان شناخته شود و جوانان و ولگردان، با آنان برخورد به دور از ادب، و آزار دهنده نداشته باشند و دریابند که اینان زنان با شخصیت و از خاندان شریف و پاک هستند و نباید به هیچ‏روى، آزرده و اذیت‏شوند.

از این روى حجاب، جایگاه ویژه‏اى دارد و شرافتى به شمار مى‏آید براى زنان مؤمن. چنین بود که زنان مدینه از این دستور خداوند استقبال کردند و به سرعت مقنعه‏ها و چادرهاى سیاه تهیه کردند و با آنها خود را پوشاندند.

ام سلمه مى‏گوید:

«لما نزلت هذه الآیه: «یدنین علیهن من جلابیبهن‏» خرج نساء الانصار کان على رؤسهن الغربان من اکسیة سود یلبسنها.» (12)

وقتى که آیه شریفه: «خود را با چادرها فروپوشانید» نازل شد، زنان انصار از خانه‏ها خارج شدند، به گونه‏اى که گویا کلاغهاى سیاه بر روى سر آنان نشسته‏اند; به خاطر لباسهاى سیاهى که پوشیده بودند.

بمانند همین سخن از عائشه نیز روایت‏شده است. (13)

بى‏گمان جنبه شرافتى و حق بودن حجاب از جنبه تکلیفى آن بیش‏تر بوده است; از این روى، در پى اعلام حکم حجاب، وعده بهشت‏براى پیروى کنندگان از این دستور و وعده عذاب براى مخالفان آن، مطرح نشد، بلکه دلیل عقل پسند و عرف پسند آورد:

«ذلک ادنى ان یعرفن فلایؤذین.»

براى شناخته شدن و اذیت نشدن، این بهتر است.

و به همین خاطر که جنبه شرافتى و حق بودن آن بیش‏تر مورد نظر بوده، زنان مدینه، براى جلوه‏گر شدن ابهت و حشمت‏خود، چادر سیاه بر سر افکنده‏اند; با این که پیامبر(ص) نفرموده بود چادر سیاه بر سر افکنند. بویژه این که پارچه سیاه و پوشش سیاه به سبب جذب حرارت خورشید، براى سرزمینى چون شبه جزیره عربستان، مناسب نیست. بنابراین تنها توجیهى که براى این‏گونه لباس وجود دارد، همان ابهت و حشمت پیدا کردن و استفاده کامل از این حق است.

تا بدان جا حق و شرافت‏بودن حجاب و چادر، بر تکلیف بودن آن برترى داشته که حتى عمربن خطاب، خلیفه دوم مسلمانان، فکر مى‏کرد: چادر حق است، نه تکلیف; از این روى به کنیزکان اجازه پوشیدن چادر را نمى‏داد:

«کان عمربن الخطاب، لایدع فى خلافته امة تقنع ویقول انما القناع للحرائر لکیلا یؤذین.» (14)

عمربن خطاب، در زمان زمامداریش، به هیچ‏روى اجازه نمى‏داد که کنیز ان مقنعه بپوشند و مى‏گفت: مقنعه، ویژه زنان آزاد است; تا شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند.

انس مى‏گوید:

«راى عمر جاریة مقنعة فضربها بدرته وقال القى القناع لاتشبهین بالحرائر.» (15)

عمر کنیزى را دید که مقنعه بر سر کرده بود، با تازیانه بر سر او زد و گفت: مقنعه را بر دار و خود را به زنان آزاد همانند نساز.

در این فکر، عمر تنها نیست و دیگران نیز این‏چنین برداشتى را از حکم حجاب داشته‏اند. در مثل از ابن‏شهاب پرسیده شد: آیا کنیز ازدواج مى‏کند و سرخود را مى‏پوشاند. وى در پاسخ، آیه شریفه: «یا ایها النبى قل لازواجک...» را تلاوت کرد و گفت:

«فنهى الله الاماء ان یتشبهن بالحرائر.» (16)

خداوند کنیزان را از این که خود را همانند زنان آزاد درآورند، بازداشته است.

نکته: از پرسش و پاسخ روشن مى‏شود که پرسش کننده مى‏دانسته است: کنیز تا شوهر نکرده، حق ندارد چادر سر کند; از این روى حکم کنیز شوهر کرده را مى‏پرسد که آیا کنیز، با ازدواج کردن، به شرف پوشیدن چادر نایل مى‏شود؟ ابن‏شهاب، پاسخ مى‏دهد: کنیزکان، چه ازدواج کنند و چه ازدواج نکنند، از این حق، بهره‏اى نخواهند داشت.

نکته مهم: ما اکنون بر آن نیستیم کار عمر را موجه جلوه بدهیم، یا به بوته نقد بگذاریم. همچنین، بر آن نیستیم از روایى و ناروایى برده‏دارى و شبهه‏هایى که در این باب وجود دارد، سخن بگوییم. ادامه در قسمت 4





      

آیا حجاب مانع همه بزهکاری های اجتماعی است؟

با توجه به همین نکته، پاسخ این اشکال و شبهه‌ی افرادی که برای ناکارآمد جلوه دادن حجاب و پوشش ظاهری، تخلفات بعضی از زنان با حجاب را بهانه قرار میدهند آشکار میگردد؛ زیرا مشکل این عده از زنان، ضعف در حجاب باطنی و فقدان ایمان و اعتقاد قوی به آثار مثبت حجاب و پوشش ظاهری است و قبلاً گذشت که حجاب اسلامی ابعادی گسترده دارد و یکی از مهم‌ترین و اساسی‏ترین ابعاد آن، حجاب درونی و باطنی و ذهنی است که فرد را در مواجهه با گناه و فساد، از عقاید و ایمان راسخ درونی برخوردار می‌کند؛ و اساساً این حجاب ذهنی و عقیدتی، به منزلهی سنگ بنای دیگر حجابها، از جمله حجاب و پوشش ظاهری است؛ زیرا افکار و عقاید انسان، شکل دهنده‌ی رفتارهای اوست.

البته، همانگونه که حجاب و پوشش ظاهری، لزوماً به معنای برخورداری از همه‌ی مراتب عفاف نیست، عفاف بدون رعایت پوشش ظاهری نیز قابل تصور نیست. نمیتوان زن یا مردی را که عریان یا نیمه عریان در انظار عمومی ظاهر میشود عفیف دانست؛ زیرا گفتیم که پوشش ظاهری یکی از علامتها و نشانههای عفاف است، و بین مقدار عفاف و حجاب، رابطه‌ی تأثیر و تأثّر متقابل وجود دارد. بعضی نیز رابطه‌ی عفاف و حجاب را از نوع رابطه‌ی ریشه و میوه دانسته‌اند؛ با این تعبیر که حجاب، میوه‌ی عفاف، و عفاف، ریشه‌ی حجاب است. برخی افراد ممکن است حجاب ظاهری داشته باشند، ولی عفاف و طهارت باطنی را در خویش ایجاد نکرده باشند. این حجاب، تنها پوسته‌ و ظاهری است. از سوی دیگر، افرادی ادعای عفاف کرده و با تعابیری، مثل «من قلب پاک دارم، خدا با قلب‌ها کار دارد»، خود را سرگرم می‌کنند؛ چنین انسانهایی باید در قاموس اندیشه‌ی خود این نکته‌ی اساسی را بنگارند که درون پاک، بیرونی پاک می‌پروراند و هرگز قلب پاک، موجب بارور شدن میوه‌ی ناپاکِ بی‌حجابی نخواهد شد





      

پژوهشی در مبانی فقهی حجاب (قسمت اول) از احمد - عابدینی

 

کندوکاو در آیات حجاب، آن هم یک جا و همه سونگرانه، براى اهل نظر و فقه‏پژوهان، مى‏تواند ره‏گشا و پرفایده باشد و آنان را در دستیابى به زوایاى گوناگون این گزاره مهم اجتماعى، رهنمون سازد. کنار هم گذاردن آیات حجاب و درنگ بر روى آنها و توجه به آغاز و پایان نشانه‏هاى پیوسته و ناپیوسته هر یک از آیات، بسیار روشن‏گر خواهد بود و ره‏گشا،که در ضمن بحث،به این نکته اشاره خواهد شد.

ابتدا، در روزهاى پایانى سال پنجم هجرى، در جریان ولیمه ازدواج پیامبر(ص) با زینب بنت جحش(همسر طلاق داده شده زیدابن‏حارثه) آیه حجاب همسران پیامبر(ص) بر آن حضرت نازل شد.

همه مردان برابر دستور این آیه شریفه مى‏بایست از پس پرده با همسران پیامبر(ص) سخن بگویند.

در مرحله دوم، خویشاوندان نسبى از دایره این حکم بیرون شدند و آنان اجازه یافتند با همسران پیامبر(ص) بى‏آن‏که پرده‏اى در بین باشد، سخن بگویند.

در مرحله سوم، جلباب (چادر) به عنوان حقى براى همسران و دختران پیامبر(ص) و زنان مؤمن قرار داده شد.

در مرحله چهارم، آیات سوره نور احکام حجاب بانوان را روشن ساخت.

در مرحله پنجم، اجازه گرفتن براى ورود به محل استراحت‏بانوان محرم، مطرح شد.

چند نکته از این بررسى به دست مى‏آید:

1.در نگاه به بانوان محرم و اندازه پوشش آنان در برابر محرمان، بین خویشاوندان نسبى و سببى فرق است;یعنى هیچ‏گاه پوشش مادر نزد فرزند، همانند پوشش مادرزن در نزد داماد نیست.

2. این که گفته مى‏شود محرمان، چه سببى و چه نسبى، مى‏توانند به همه جاى بدن یکدیگر نظر بیفکنند، به جز عورت و شرمگاه، سخنى است‏بى‏دلیل.این بخش از بحث مقدارى به درازا کشید که چاره‏اى نبود;زیرا فقیهان روزگار ما، آن‏گونه که از حاشیه‏هاى عروة‏الوثقى برمى‏آید، همه،برخلاف این نظر دارند;از این روى بایسته بود که دلیلهاى این مساله بیش‏تر به بوته بررسى گذاشته شود.

3.روایات رسیده از معصومان در این موضوع،سخن جدیدى،غیر از آنچه از آیه‏هاى حجاب فهمیده مى‏شود، بیان نکرده‏اند.

4.از ملاکها و معیارهاى به دست آمده از بحث و کندوکاو در آیات شریف، در گزاره‏هاى جدید و مسائل نوپیدا بهره بردیم و آنها را به گونه استدلالى، شرح دادیم.در مثل فرق بین عکس و صاحب عکس و فیلم شخص و خود شخص بیان شده است. ادامه در قسمت 2





      

در خصوص رنگ چادر بانوان ایده های متعددی وجود دارد

 

 در خصوص موضوع رنگ و شکل چادر ، نظرات متفاوتی وجود دارد که در این زمینه ضروری است برای ترویج فرهنگ عفاف و حجاب، اجازه دهیم نظرات ایده پردازان، نخبگان، و کارشناسان مختلف مطرح شود تا در نهایت افکار عمومی جامعه بتواند به یک قضاوت صحیح در خصوص سبک زندگی زنانه، نحوه پوشش بانوان و انتخاب یک پوشش واحد به عنوان پوشش ملی دست یابد.
دبیر شورای اطلاع رسانی نخستین همایش عفاف و حجاب نور گفت:برای ترویج فرهنگ عفاف و حجاب، لازم است اجازه دهیم نظرات ایده پردازان، نخبگان، و کارشناسان مختلف مطرح شود تا در نهایت افکار عمومی جامعه بتواند به یک قضاوت صحیح در خصوص سبک زندگی زنانه، نحوه پوشش بانوان و انتخاب یک پوشش واحد به عنوان پوشش ملی دست یابد.
به گزارش ستاد اطلاع رسانی نخستین جشنواره و همایش نور ، "محمد صادق افراسیابی"ضمن بیان این مطلب گفت: با توجه به نامگذاری امسال به عنوان سال نوآوری و شکوفایی توسط مقام معظم رهبری، در نخستین جشنواره و همایش عفاف و حجاب بر آن شدیم تا به یک اطلاع رسانی ساده اکتفا نکنیم، بلکه با ایجاد یک ستاد خبری فعال به انجام گفت و گو با کارشناسان مختلف در حوزه عفاف و حجاب پرداخته و از  این طریق رسالت محتوا محوری خویش را به انجام رسانده، و پیام های متفاوت کارشناسان این عرصه را به مسئولین منتقل نماییم.
وی افزود: بر همین اساس همان طور که طی روزهای اخیر شاهد بودیم اخباری با محوریت چالش های موجود در حوزه عفاف و حجاب تولید، و با همکاری رسانه های جمعی منتشر شد. چرا که معتقدیم ترویج فرهنگ عفاف و حجاب نیاز به چند صدایی دارد.
دبیر شورای هماهنگی جشنواره بین المللی آخرین منجی، ضمن انتقاد از اظهار نظر عجولانه مدیرکل امور بانوان استانداری تهران خاطر نشان کرد: اخیرا خبری در گفت و گو با طراح چادر ایرانی منتشر شد که متاسفانه خانم قند فروش؛ مدیر کل امور بانوان و خانواده استانداری تهران اظهارات ایشان را به اشتباه به دبیر جشنواره عفاف و حجاب نور نسبت دادند، و علاوه بر این تلاش کردند تا اظهارات یک ایده پرداز را که معتقد است می توان در پوشش از رنگی به جز رنگ سیاه نیز بهره گرفت، محکوم کنند.
افراسیابی در پایان گفت: در خصوص موضوع رنگ و شکل چادر ، نظرات متفاوتی وجود دارد که دوستان ما در ستاد اطلاع رسانی نخستین جشنواره و همایش عفاف و حجاب نور در صدد هستند، همه این نظرات را برای مردم بیان کرده، و تا جایی که من در جریان هستم هیچ گاه قصد حمایت یا رد نظر خاصی را نداشته اند.

 





      

دبی- کمال قبیسی، واشنگتن- خبرگزاریها

باراک اوباما کاندیدای حزب دمکرات برای منصب ریاست جمهوری امریکا در کنفرانس تبلیغاتی خود در ایالت میشیگان از گرفتن عکس دسته جمعی با دو زن با حجاب خودداری کرد تا مبادا چنین عکسی توسط رقبایش در حزب جمهوری مورد سوء استفاده قرار گیرد.

خانم هبه عارف که یک وکیل دادگستری مصری الاصل است یکی از این دو نفر می باشد ،وی روز پنجشنبه 19-6-2008 طی تماسی به العربیه.نت گفت : دوشنبه گذشته من ودوستم وبرادرش به میدان شهر دیترویت رفته بودیم تا در مراسم پشتیبانی از اوباما که 20 هزار نفر در آنجا حضور داشتند شرکت کنیم .

طبق گفته وی پس از سخنرانی اوباما جمعیت حاضر برای گرفتن عکس یادگاری با اوباما به وی نزدیک شد ولی به محض اینکه بوی نزدیک شدیم چهره او دگرگون شد وچه بسا منافع انتخاباتی را در ذهن خود محاسبه کرد ، که مبادا رقبایش از عکسی که در آن اوباما در کنار یک دختر مسلمان با حجاب است سوء استفاده کنند . در این اثنا حامیان اوباما متوجه علایم ظاهر شده بر صورت اوباما شدند و تعدادی از آنان به سرعت به طرف این دختر مصری تبار شتافتند تا مانع این کار شوند واز وی خواستند تا از مکان دور شود و به وی توضیح دادند که شرایط بویژه در حال حاضر بسیار حساس است .

این وکیل 25 ساله که عربی را با لهجه خالص مصری صحبت می کرد رفتار کاندیدای دمکرات برای ریاست جمهوری را مورد نکوهش قرارداده واز آن به عنوان توهین به خود یا کرد وموضع خود را رسما به کمیته تبلیغاتی اوباما اعلام کرده وخواسته است که اوباما رسما ازگریق نامه ویا تماس تلفنی از وی معذرت خواهی کند.

وی به العربیه .نت گفت که فقط خواستار اعاده حیثیت بوده وهمچنان امیدوار است که کاندیدای دمکرات از وی بخاطر رفتارش معذرت خواهی کند که در این صورت در نظر امریکاییها احترام بیشتری خواهد یافت .

وی افزود در صورتی که از او معذرت خواهی نشود تقاضای خسارت مالی از اوباما به تهمت تبعیض دینی نخواهد کرد و در ادامه گفت : موضعم دراین رابطه حتی برای حامیان اوباما کاملا واضح است ولیکن با کلیه رسانه های گروهی مصاحبه خواهم کرد واتفاقی را که برایم رخ داده شرح خواهم داد .

خانم عارف که فرزند یک زن ومرد مصری است خود وخوهران وبردرانش متولد امریکا وکانادا هستند ،وی سال گذشته در رشته حقوق از دانشگاه دیترویت فارغ التحصیل گردید .

دختر با حجاب دیگری که از عکس گرفتن با اوباما منع گردیده شیما عبدالفاضل است او که فارغ التحصیل دانشگاه دیترویت می باشد می گوید حمله تبلیغاتی اوباما با تلاش دوری جستن از مسلمانان ادامه دارد بطوریکه گویی که ارتباط با مسلمانان جرم بشمار می آید وبا اینکه سه ساعت تمام زیر آفتاب برای پشتیبانی از وی به انتظار ایستاده بود از عکس گرفتن با او جلوگیری شد



      

اثرات حجاب

لزوم پوشیدگی زن در مقابل مرد، یکی از مسایل مهم اسلامی است که قرآن کریم نیز به آن اشاره کرده است. البته حجاب، قبل از اسلام در میان اقوام دیگر چون یهود، هندو، ایرانی و ... وجود داشته و اختصاص به اسلام ندارد. این دین مبین، تنها برای آن مرز معین کرده است. اقوام گوناگون از گذشته های دور نظرات مختلفی پیرامون مساله حجاب داشته اند. گروهی زن را به شدت محصور کرده و بعضی نیز، حجاب را مایه اسارتش دانسته اند. کتاب تاریخ تمدن در این باره می گوید: «اگر زنی با هر گروه از مردان سخن می گفت و درددل می کرد؛ یا صدایش آن قدر بلند بود که چون در خانه سخن می گفت همسایگان می شنیدند؛ شوهرش حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد».
در ایران باستان، زنان نسبت به پدر و برادر خود نامحرم بودند. شاید در اینجا این سؤال مطرح شود که پوشش و حجاب از کجا آمده؟ آیا مردان آن را بر زنان تحمیل کرده اند یا اینکه زنان با میل خودشان انتخاب کرده اند؟ نظر دوم منطقی تر است. زیرا زنان با وجود اینکه خود را در مقابل مردان ضعیف می دیدند؛ اما جمال و زنانگی، قوت و قدرت دیگری به آنها بخشید. لذا فهمیدند اگر بدون حجاب باشند طعمه اقویا خواهند شد و تنها با حجاب است که می توانند از چنگال ایشان رهایی یابند و تنها آنها را عاشق خود نموده اما نگذارند به راحتی به عشق خود برسند؛ مگر با رسوم خاص و این خود باعث عزت بیشتر زن و محدود نگه داشتن قدرت مرد بود. پس با حجاب خود را از مهلکه شهوترانی مردان دور نگه داشتند. اما چرا اسلام بر مساله حجاب مهر تایید زد؟ در پاسخ باید به چند علت اشاره کرد:
که در بخشهای دیگر این وبلاگ آنرا خواهید دید.

 





      
<   <<   21