حجاب بانوان در ادیان آسمانی از یوسفی غروی
در مورد حضرت آدم و حوا و فرزندانشان آنچه از پوشش آمده تنها پوشیدن شرمگاه آدم و حوا با برگهای درختان بهشتی است که در متن قرآن کریم آمده است و جز آن هیچگونه مطلبی در دست نیست. البته تا پیش از بلوغ نوادگان آدم و حوا، خانواده واحد و محرم یکدیگر بودند، اما از وضعیت پس از آن هیچ نشانی در دست نیست.
در دوران نوح و ابراهیم(ع)
از امام باقر(ع) نقل شده که در زمان نوح(ع) هفت صد نفر از زنان جامههای رنگ شده پوشیدند و خود را به زیورها و عطرها آراستند و از پردههای خود به در آمدند و در شهرها متفرق شدند! و در مجالس مردان در عیدها حاضر و جمع میشدند و در صف آنان مینشستند.
از عبارت در شهرها معلوم میشود که این سخن مربوط به پیش از طوفان است؛ چرا که پس از طوفان با حداکثر 80 نفر باقیمانده تنها دهی را یا در کوفه و یا در موصل در شمال عراق بر پای نمودند و شهرها و جمعیتی این چنین و عصیانی در این حد نداشتند.
از عبارت از پردههای خود، معلوم میشود که زنان در آن زمان پردهنشین بودهاند و یا حجاب داشتهاند که در متن اصل عربی خبر همین کلمه آمده است و شگفتا که این نخستین متن خبر معتبری است که در آن حکایت حجاب از پیش از آن زمان و نقض آن در آن دوران آمده است. پس بانوان باایمانی که به همراه نوح(ع) در طوفان به کشتی وی سوار بودهاند با حجاب بودهاند، بنابراین الزاماً یا لااقل ترجیحاً و غالباً جدای از مردان بودهاند اما نسبت به حضرت ابراهیم(ع) کسانی جز خانواده و خالهزادهاش لوط(ع) مؤمنی شمرده نشده است. امام صادق(ع) فرموده است:
دختر خاله حضرت ابراهیم، ساره که خوشصورت بود به او ایمان آورد و همسر او شد و پس از بتشکنی ابراهیم(ع) و محکومیت به آتش سوزی و سالم ماندنش و تبدیل محکومیت وی به تبعید و جلای وطن به شام، حضرت ابراهیم(ع) برای این سفر الزامی صندوقی تهیه کرد تا همسرش ساره را در آن نهاده و از دید مردم پنهان دارد که البته این بیش از مقدار حجاب لازم شرعی و به جهت خصوصیت مورد خاص بوده است، اما اجمالاً نشانی از وجود حجاب خواهد بود به ویژه که این رفتار مستند به غیرت حضرت ابراهیم(ع) شده است.
شاید روشنتر از آن متنی از سفر پیدایش تورات باشد که حاکی از وجود حجاب در خاندان ابراهیم(ع) میباشد، آنگاه که زنی به نام رفقه همراه با خدمتگزار اسحاق(ع) به سوی وی بر روی شترانشان میروند، و اسحاق از دور به استقبال آنهامیرود رفقه اسحاق را در صحرایی میبیند و میفهمد که مردی است و به استقبال آنها میآید اما او را نمیشناسد لذا از خدمتگزاراسحاق که همراهش بر روی شتر بود میپرسد: «این مرد که در صحرا به استقبال ما میآید کیست؟ خادم گفت: آقای من (اسحاق) است. پس رفقه از شتر خود فرود آمد و برقع خود را بر گرفت و خود را پوشانید.»
موسی(ع) و موسویان یهودی
در قرآن کریم در داستان فرار موسی(ع) از کاخ فرعون به سوی شهر مدین آمده است که دختر شعیب از طرف پدرش، موسی(ع) را فراخواند چون به نزد پدرش شعیب رسیدند پیشنهاد کرد که از موسی برای چرانیدن گوسفندان کمک بخواهد و گفت: او نیرومند و امانتدار است. در خبر از امام رضا(ع) آمده است که شعیب از او پرسید: امانتداری او را چگونه دانستی؟ گفت: چون او را از سوی شما فرا خواندم و به راه افتادیم از من خواست پشت سر او حرکت کنم و راه را به او نشان دهم؛ تا چیزی از من نبیند که این حجب و حیا و احتشام موسی(ع) را میرساند این میرساند که ندیدن جایی از زن ملاک امین بودن شمرده شده اگر حجاب و پوشش یک ارزش نبود، ندیدن چیزی از زن ملاک امین بودن شمرده نمیشد، بلکه حجب و حیای دختر شعیب را نیز میرساند زیرا ندیدن چیزی از زن را ملاک امین بودن شمرده است پس نزد خودش نیز پوشش یک ارزش شمرده میشود.
اما در تاریخ تمدن ویل دورانت به نقل از اصول اخلاقی تلمود یهود آمده است که: اگر زنی به نقض قانون یهودی میپرداخت، چنانچه مثلاً بیآنکه چیزی بر سر داشت میان مردم میرفت... که به روشنی حاکی است که بیروسری به میان مردم رفتن زنان، خلاف قانون شرع یهود است.
از دوران موسی(ع) خبر دیگری در قصص الانبیاء در دست است که گوید: عموزاده موسی(ع) قارون که همراه فرعونیان و همانند آنان شده بود، چهارهزار جنگجو و سیصد کنیز و کلفت و خدمتگزار زن آراسته همراهشان بود این متن تنها گزارش از نقض حجاب دارد و نسبت به وجود حجاب ساکت است.
گرچه در خبری آمده است که پس از موسی(ع) وصی وی یوشع بن نون لشکرکشی و فتوحاتی نموده است و در یکی از شهرها شخصی از بنیاسرائیل که مؤمن متدینی بود و شهرت یافته بود که اسم اعظم را میداند و لذا مستجابالدعا میباشد به نام بلعم وقتی که لشکریان یوشع به آن شهررسیدند سردارشهرکه قصد مقاومت داشت از بلعم خواست که علیه لشکریان یوشع نفرین کند، بلعم نفرین نکرد امابه آن سردارگفت:به زنان دستور بده که خود را بیارایند و به میان لشکریان بروند و خود را بر آنان عرضه کنند و طاعون گرفتند و در ظرف سه ساعت هفتاد هزار نفر از طاعون مردند که شاید شاهدی بر نقض حجاب باشد.
اما پرورش مریم(س) بنا به شریعت موسی(ع) بوده و در این موضوع در خبری از امام باقر(ع) آمده است که: چون مریم به سن بلوغ زنان رسید خداوند به زکریا وحی فرمود که برای مریم پردهای بکشد که پنهان باشد که این حاکی از حجاب است.
عیسی پس از موسی(ع) پیغمبر اولواالعزم جدید بود اما نه با شریعتی جدید که مبعوث به همان شریعت موسی بود مگر موارد نادری، پس بنابر ثبوت حجاب در شریعت تورات موسی(ع) شامل مسیحیان عیسوی نیز هست، گرچه در اناجیل چهارگانه رسمی باقیمانده و همچنین در رساله پیوسته به اناجیل، حکمی درباره حجاب در دست نیست.
پولس در رساله (نامه) خود به مبشر و مبلغی قرانتیان بر پوشش و حجاب زن در وقت دعا و نیایش شدیداً تأکید دارد آنجا که گوید: در دل انصاف دهید، آیا شایسته است که زن ناپوشیده نزد خدا دعا کند؟! میخواهم شما بدانید. اگر زن را مو بریدن یا تراشیدن قبیح است (پس) باید بپوشد (و) اگر زن نپوشد موی را (گویا) ببرد (پس) هر زنی که سر برهنه دعا کند چنان است که (سرش) تراشیده شود! (و) سر خود را رسوا سازد! از این جهت زن میباید عزتی بر سر داشته باشد به سبب فرشتگان.
پس به نظر میرسد 1. پوشیدن در غیر مواقع دعا، مفروغعنه بوده است آنچه تأکید شده پوشش هنگام دعا یا نمازاست؛ 2. گویا حجاب به عنوان یک عزت و کرامت برای زن مطرح شده است.
منبع: ماهنامه معارف، شماره 41