حجاب تحمیلی نه ترغیبی آری
چند روز است تب حجاب در رسانه های جمعی بالا گرفته .هرکسی راهکاری یشنهاد میکند.اما به راستی کدام راهکار جواب خواهد داد؟چه راهکاری انتخاب کنیم که حداقل وضع را بدتر از این نکند؟
آیا راه راحت تر راه درست است؟ آیا نباید این بار کمی با تامل پیش رفت؟
راهکاری که بر آن تاکید بیشتری میشود راهکاری منع استفاده زنان بد حجاب از امکانات اجتماعی است.اما آیا این راهکار جواب خواهد داد؟
جواب خیر است.ممنوع کردن استفاده انسان بدحجاب از امکانات اجتماعی یعنی فشار آوردن به یک انسان برای قبول حجاب.یعنی حجاب زوری .یعنی پوشش زوری .یعنی چادر سر کردن زوری.
این راهکار درست نیست.این راه حل نیست یک سوال تازه است.
هنر نیست اگر کسی را به زور به کاری وادار کنیم.هنر این است که کسی را با منطق درست به کاری دعوت کنیم.
هنر این است که زن بدحجاب را با حجاب واقعی یک زن و احساس خوب و اثرات این حجاب آشنا کنیم.
اگر روش زور را برگزینیم با برداشتن این ممنوعیت آب سر کرت اول میرود و دوباره حجاب بد میشود.
اما اگر روش دعوت را برگزینیم بدون ممنوعیت هم زن ما با حجاب خواهد بود.
از نظر روانشناختی هم اگر انسانی را به زور از کاری منع کنی آن کار را آرمان خود قرار میدهد و هیچ وقت از آرمان خود بر نخواهد گشت.یعنی اگر حجاب را برای بد حجاب زوری کنیم آنگاه حجاب برای آن انسان دیوی میشود که او را از رسیدن به بد حجابی منع میکند یعنی امیدی دیگر به قبول آرمان حجاب از طرف آن انسان نباید داشت.
حرف آخر این است:
هنر،تحمیل کردن حجاب به زن نیست،آرمان کردن حجاب برای زن است.