سفارش تبلیغ
صبا ویژن
Slide 1 Slide 2
منوی اصلی
لینک دوستان
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز :438
  • بازدید دیروز :567
  • کل بازدید :12901938
  • تعداد کل یاد داشت ها : 205
  • آخرین بازدید : 103/9/5    ساعت : 5:19 ص
جستجو

مطالب پیشین
آرشیو مطالب

ویرایش
لوگوی دوستان
تدبر در قرآن
آیه قرآن
کاربردی
کتابخانه حجاب

 

کتاب مسئله حجاب استاد مطهری(دانلود)

 

کتاب مسئله حجاب استاد مطهری(مشاهده)

 

کتاب نظام حقوق زن در اسلام استاد مطهری(دانلود)

 

کتاب نظام حقوق زن در اسلام استاد مطهری(مشاهده)

 

کتاب زن در آیینه جمال و جلال الهی(دانلود)

 

کتاب اخلاق جنسی استاد مطهری(دانلود)

 

کتاب اخلاق جنسی استاد مطهری(مشاهده)

 

کتاب انسان و ایمان استاد مطهری(دانلود)

 

کتاب انسان و ایمان استاد مطهری(مشاهده)

 

کتاب فطرت استاد مطهری(دانلود)

 

کتاب فطرت استاد مطهری(مشاهده)

 

کتاب مسئله شناخت استاد مطهری(دانلود)

 

کتاب مسئله شناخت استاد مطهری(مشاهده)

 

کتاب گفتار معنوی استاد مطهری(دانلود)

 

کتاب گفتار معنوی استاد مطهری(مشاهده)

 

کتاب ستیز برای حجاب از غلامرضا گلی زواره(دانلود)

 

کتاب تبلیغ حجاب از یوسف غلامی(دانلود)

 

کتاب بازگشت به پاکدامنی از حمیده آمری(دانلود)

 

کتاب حیا نوشته دکتر بانکی (دانلود)

 

کتاب حیای زن نوشته دکتر بانکی(دانلود)

 

کتاب غیبت ظهور امامت(دانلود)

 

کتاب نشانه های ظهور(دانلود)

 

کتاب ایرانیان و زمینه سازی برای ظهور حضرت(دانلود)

 

کتاب آشنایی با مذاهب اسلامی(دانلود)

 

کتاب حضرت مهدی را بهتر بشناسیم (دانلود)

 

کتاب بررسی فرقه شیطان پرستی(دانلود)

 

کتاب آنهایی که امام زمان را زیارت کرده اند(دانلود)

 

رساله حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(دانلود)

 

کتاب راجع به مادر امام مهدی حضرت نرجس (دانلود)

 

کتاب راجع به شناخت مجسمه آزادی(دانلود)

 

کتاب معماهای قرآنی(دانلود)

 

کتاب معماهای نهج البلاغه(دانلود)

 

کتاب ملاقات با امام زمان (دانلود)

 

وصیت نامه حضرت امام خمینی (ره)(دانلود)

 

کتاب شناخت فرقه وهابیت (دانلود)

 

کتاب کرامات بزرگان عرفان(دانلود)

 

کتاب مهدویت و انتظار در نهج البلاغه(دانلود)

 

کتاب مهدویت در ادیان مختلف(دانلود)

 

کتاب مهدویت در اندیشه شهید مطهری(دانلود)

 

نقدی بر فتوای آقای احمد قابل(دانلود)

 

متن کامل کتاب کرامات معصومیه (على اکبر مهدى پور) (مشاهده)

 
متن کامل کتاب عنایات معصومیه (محمد على زینى وند) (مشاهده)

 
متن کرامات کتاب فروغى از کوثر (الیاس محمد بیگى) (مشاهده)

 
متن کرامات کتاب حضرت معصومه (س) فاطمه دوم ( محمد محمدی اشتهاردی) (مشاهده)

 
متن کرامات کتاب بانوی ملکوت (آیة الله کریمی جهرمی) (مشاهده)

 
متن کرامات کتاب انوار پراکنده (محمد مهدی فقیه محمدی)  (مشاهده)

 

متن کتاب کرامات معصومیه(س) (مشاهده)

 

کتاب فروغی از کوثر نوشته الیاس محمد بیگی (مشاهده)


کتاب بانوی ملکوت نوشته  آیة الله کریمی جهرمی (مشاهده)


کتاب تجلی کوثر در حضرت فاطمه معصومه (س) از مؤسسه کوثر ولایت (مشاهده)


کتاب زندگانی کریمه اهل بیت (س) نوشته  علی اکبر مهدی پور (مشاهده)


کتاب شناختنامه حضرت فاطمه معصومه (س) نوشته علی اکبر زمانی نژاد (مشاهده)


کتاب قم در عصر حضور ائمه و غیبت صغری نوشته غلامعلی عباسی (مشاهده)


کتاب فاطمه معصومه (س) و تارخ و فرهنگ قم نوشته علی صدرایی خویی (مشاهده)


کتاب پرتوی از روی دوست(کرامات حضرت فاطمه معصومه (س) در کلام علمای دین) نوشته اسماعیل کرمانشاهی (مشاهده)


کتاب  ستایشگران کوثر قم نوشته منوچهر حق گو (مشاهده)


کتاب رواق عصمت  نوشته سید علی حسینی(مشاهده)


مقاله حضرت معصومه;زینب ثانى نوشته زهرا خراسانى(مشاهده) 


مقاله پاکیزه گوهر صدف اعتبار قم نوشته اشرف آشورى (مشاهده)


مقاله نظرى بر اسامى و القاب حضرت فاطمه معصومه(س) نوشته محمد اصغرى نژاد  (مشاهده)





      

یکى از امتیازات انسان مسئله پوشش است

یکى از امتیازات انسان، در مقایسه با موجودات دیگر، تهیه پوشش مناسب براى اندام خویش است. بر این اساس، لباس پوشیدن یکى از شؤون و ویژگى هاى انسان است. لباس، افزون بر حفظ انسان از سرما و گرما و برف و باران و یارى دادن وى در حفظ عفت و شرم، در آراستگى و زیبایى آدمى نیز نقشى مهم ایفا مى کند و مى توان آن را نشان دهنده گرایش اعتقادى فرد و تعلق وى به فرهنگى خاص دانست. قرآن کریم ضمن نعمت و هدیه خداوند خواندن لباس به کارکردهاى مختلف آن اشاره مى کند و مى فرماید: «اى فرزندان آدم، براى شما لباسى فرو فرستادیم که اندام شما را مى پوشاند و مایه زینت شما است و لباس تقوا بهتر است. این از آیات خداوند است. باشد که متذکر شده پند گیرید.» (1)

در این راستا، پوشش اعضاى جنسى به دلایل گوناگون از اهمیت بیش ترى برخوردار است. برابر متقن ترین کتاب آسمانى، قرآن و دیگر کتب مقدس، تاریخ رویکرد آدمیان به پوشش از نخستین انسان ها یعنى حضرت آدم و حوا آغاز مى شود. در قرآن کریم آمده است: «فلما ذاقا الشجرة بدت لهما سواتهما و طفقا یخصفان علیهما من ورق الجنة؛ و آنگاه که آدم و حوا از آن درخت ممنوع چشیدند، پوشش خود را از دست دادند [عورتشان آشکار گردید] و به سرعت با برگ درختان بهشتى خود را پوشاندند.» (2)





      
معنای عام حجاب
پوشش و عفاف از آن جهت که یک امر فطری است و برای حیات اجتماعی انسان ضرورت دارد، در ادیان و مذاهب الاهی دارای جایگاه خاصی است. تمام ادیان آسمانی، حجاب و پوشش را بر زن واجب و لازم شمرده‏اند و جامعه بشری را به سوی آن فراخوانده‏اند؛ زیرا حیا و لزوم پوشش به طور طبیعی در نهاد زنان به ودیعت نهاده شده و احکام و دستورهای ادیان الاهی هماهنگ و همسو با فطرت انسانی تشریع شده است. بر اساس اصل لزوم هماهنگی و تناسب آفرینش و قانونگذاری، خداوند لباس و پوشاک را در لابلای نعمت‏های بیکرانش به بشر ارزانی داشت‏ و اشتیاق درونی زنان به «حجاب» را با تشریع قانون پوشش مستحکم ساخت تا گوهرِ هستی «زن» در صدفِ پوشش صیانت گردد و جامعه از فرو افتادن در گرداب فساد و تباهی نجات یابد. بدون تردید جهان بینی و انسان شناسی هر فرهنگ و مکتب، نقش اساسی و مهمّی در انتخاب نوع و کیفیت پوشش دارد. بر اساس جهان‏بینی ادیان الاهی که انسان خلیفه خداوند و مرکز و محور جهان هستی است و رسالت کسب معرفت و تهذیب نفس و اصلاح جامعه را بر دوش دارد و حیاتش در جهان آخرت نیز ادامه دارد، باید جسم زن و چشم مرد پوشیده گردد تا غرایز شهوانی مهار و کنترل شود و استعدادهای معنوی و عقلانی بشر در پرتو رهیافت‏های فطری و هدایت‏های وحیانی شکوفا گردد. گرچه انتخاب لباس و پوشاک برآیند اندیشه و اراده آدمی است، ولی بر بینش و اراده انسانی نیز تأثیر می‏گذارد و می‏تواند به عنوان زمینه‏ساز تعالی یا انحطاط فردی و اجتماعی نقش آفرینی نماید.




      

مفهوم واژه حجاب

کتاب: مجموعه آثار جلد 19 صفحه 429

نویسنده: استاد شهید مرتضى مطهرى

پیش از اینکه استنباط خود را در این باره ذکر کنیم لازم است‏یک نکته را یادآورى کنیم.آن نکته این است که معناى لغوى «حجاب‏» که در عصر ما این کلمه براى پوشش زن معروف شده است چیست؟ کلمه «حجاب‏» هم به معنى پوشیدن است و هم به معنى پرده و حاجب.بیشتر، استعمالش به معنى پرده است.این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش مى‏دهد که پرده وسیله پوشش است، و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوششى حجاب نیست، آن پوشش «حجاب‏» نامیده مى‏شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد.در قرآن کریم در داستان سلیمان غروب خورشید را این طور توصیف مى‏کند: حتى توارت بالحجاب (1) یعنى تا آن وقتى که خورشید در پشت پرده مخفى شد.پرده حاجز میان قلب و شکم را «حجاب‏» مى‏نامند.

در دستورى که امیر المؤمنین علیه السلام به مالک اشتر نوشته است مى‏فرماید: «فلا تطولن احتجابک عن رعیتک‏» (2) یعنى در میان مردم باش، کمتر خود را در اندرون خانه خود از مردم پنهان کن; حاجب و دربان تو را از مردم جدا نکند، بلکه خودت را در معرض ملاقات و تماس مردم قرار بده تا ضعیفان و بیچارگان بتوانند نیازمندیها و شکایات خود را به گوش تو برسانند و تو نیز از جریان امور بى اطلاع نمانى.

ابن خلدون در مقدمه خویش فصلى دارد تحت عنوان «فصل فی الحجاب کیف یقع فى الدول و انه یعظم عند الهرم‏» .در این فصل بیان مى‏کند که حکومتها در بدو تشکیل میان خود و مردم حائل و فاصله‏اى قرار نمى‏دهند ولى تدریجا حائل و پرده میان حاکم و مردم ضخیم‏تر مى‏شود تا بالاخره عواقب ناگوارى به وجود مى‏آورد.ابن خلدون کلمه «حجاب‏» را به معنى پرده و حائل (نه پوشش) به کار برده است.

استعمال کلمه «حجاب‏» در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتا جدید است.در قدیم و مخصوصا در اصطلاح فقها کلمه «ستر» که به معنى پوشش است‏به کار رفته است.فقها چه در کتاب الصلوة و چه در کتاب النکاح که متعرض این مطلب شده‏اند کلمه «ستر» را به کار برده‏اند نه کلمه «حجاب‏» را.

بهتر این بود که این کلمه عوض نمى‏شد و ما همیشه همان کلمه «پوشش‏» را به کار مى‏بردیم، زیرا چنانکه گفتیم معنى شایع لغت «حجاب‏» پرده است و اگر در مورد پوشش به کار برده مى‏شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شده که عده زیادى گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود.

وظیفه پوشش که اسلام براى زنان مقرر کرده است‏بدین معنى نیست که از خانه بیرون نروند.زندانى کردن و حبس زن در اسلام مطرح نیست.در برخى از کشورهاى قدیم مثل ایران قدیم و هند چنین چیزهایى وجود داشته است ولى در اسلام وجود ندارد.

پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه‏گرى و خودنمایى نپردازد.آیات مربوطه همین معنى را ذکر مى‏کند و فتواى فقها هم مؤید همین مطلب است و ما حدود این پوشش را با استفاده از قرآن و منابع سنت ذکر خواهیم کرد.در آیات مربوطه لغت «حجاب‏» به کار نرفته است.آیاتى که در این باره هست، چه در سوره مبارکه نور و چه در سوره مبارکه احزاب، حدود پوشش و تماسهاى زن و مرد را ذکر کرده است‏بدون آنکه کلمه «حجاب‏» را به کار برده باشد. آیه‏اى که در آن کلمه «حجاب‏» به کار رفته است مربوط است‏به زنان پیغمبر اسلام.

مى‏دانیم که در قرآن کریم درباره زنان پیغمبر دستورهاى خاصى وارد شده است. اولین آیه خطاب به زنان پیغمبر با این جمله آغاز مى‏شود: یا نساء النبى لستن کاحد من النساء یعنى شما با سایر زنان فرق دارید.اسلام عنایت‏خاصى داشته است که زنان پیغمبر، چه در زمان حیات آن حضرت و چه بعد از وفات ایشان، در خانه‏هاى خود بمانند، و در این جهت‏بیشتر منظورهاى اجتماعى و سیاسى در کار بوده است.قرآن کریم صریحا به زنان پیغمبر مى‏گوید: و قرن فى بیوتکن یعنى در خانه‏هاى خود بمانید. اسلام مى‏خواسته است «امهات المؤمنین‏» که خواه ناخواه احترام زیادى در میان مسلمانان داشتند از احترام خود سوء استفاده نکنند و احیانا ابزار عناصر خودخواه و ماجراجو در مسائل سیاسى و اجتماعى واقع نشوند.و چنانکه مى‏دانیم یکى از امهات المؤمنین (عایشه) که از این دستور تخلف کرد ماجراهاى سیاسى ناگوارى براى جهان اسلام به وجود آورد.خود او همیشه اظهار تاسف مى‏کرد و مى‏گفت دوست داشتم فرزندان زیادى از پیغمبر مى‏داشتم و مى‏مردند اما به چنین ماجرایى دست نمى‏زدم.

سر اینکه زنان پیغمبر ممنوع شدند از اینکه بعد از آن حضرت با شخص دیگرى ازدواج کنند به نظر من همین است; یعنى شوهر بعدى از شهرت و احترام زنش سوء استفاده مى‏کرد و ماجراها مى‏آفرید.بنابر این اگر درباره زنان پیغمبر دستور اکیدتر و شدیدترى وجود داشته باشد بدین جهت است.

به هر حال آیه‏اى که در آن آیه کلمه «حجاب‏» به کار رفته آیه‏53 از سوره احزاب است که مى‏فرماید: و اذا سالتموهن متاعا فاسالوهن من وراء حجاب یعنى اگر از آنها متاع و کالاى مورد نیازى مطالبه مى‏کنید از پشت پرده از آنها بخواهید.در اصطلاح تاریخ و حدیث اسلامى هر جا نام «آیه حجاب‏» آمده است مثلا گفته شده قبل از نزول آیه حجاب چنان بود و بعد از نزول آیه حجاب چنین شد، مقصود این آیه است که مربوط به زنان پیغمبر است (3) ، نه آیات سوره نور که مى‏فرماید:

قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم

- الى آخر -

قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن .

یا آیه سوره احزاب که مى‏فرماید:

یدنین علیهن من جلابیبهن الى آخر.

اما اینکه چطور در عصر اخیر به جاى اصطلاح رایج فقها یعنى ستر و پوشش کلمه حجاب و پرده و پردگى شایع شده است‏براى من مجهول است، و شاید از ناحیه اشتباه کردن حجاب اسلامى به حجابهایى که در سایر ملل مرسوم بوده است‏باشد.

پى‏نوشت‏ها:

1. ص/ 32.

2. نهج البلاغة، نامه‏53.

3. رجوع شود به صحیح مسلم، ج 4/ ص 148- 151.



      

مسأله حجاب نیازمند بازنگری است

 

عفاف و حجاب پیش از آنکه یک دستور دینی یا حکومتی باشد یک فرهنگ و هنجار والای انسانی است که برای رشد آن نیازمند بازنگری و آسیب شناسی هستیم.
محمدعلی احمدی مدیرکل صداوسیمای مرکز گلستان در مصاحبه ای اختصاصی با ستادخبری نخستین جشنواره بین المللی تولیدات رسانه ای عفاف و حجاب "نور" افزود: عفاف و حجاب به عنوان یک فرهنگ ارزشی یکی از دغدغه های مهم دست اندرکاران رسانه است.
وی گفت: برای رسیدن به جامعه ای فرهنگی که عفاف و حجاب را به عنوان یک فرهنگ انسانی بشناسد نیازمند برنامه ریزی بلند مدت هستیم و در این راه باید به آسیب شناسی رفتارهای گذشته ی رسانه درباره ی عفاف و حجاب پرداخت؛ سپس راهکارهای کلی، جامع و کارگشایی برای برنامه سازان حوزه رسانه ی دیداری و شنیداری مهیا و مشخص کرد.
احمدی تلاش های رسانه در بحث عفاف و حجاب را کافی ندانست و اشاره داشت: در بیشتر برنامه هایی که به عفاف و حجاب پرداخته شده بحث حجاب را از عفاف جدا کرده اند در حالی که حجاب به عنوان یک آموزه دینی، جزیی از کلیت برنامه عفاف در دین است بنابراین همه ی برنامه هایی که برای گسترش فرهنگ حجاب در رسانه تولید می شود باید از مقوله ی عفاف نیز تبعیت کند.
وی حرکت به سوی چشم انداز را مستلزم بازنگری در مسأله ی حجاب دانست و گفت: در زمینه ی تحقق چشم اندازها و به دلیل آنکه عفاف و حجاب در مفهوم خاص آن در جامعه ی امروزی نهادینه نشده است باید هوشیارانه با تهاجم فرهنگی غرب مقابله کرد و به مقتضیات سنی و تمایلات جوانان نیز توجه نشان داد.
احمدی بیان داشت:توجه به ظاهر و آراستگی را نمی توان با یک اقدام فوری حل نمود چرا که این موضوع ریشه ی عمیق تربیتی و پرورشی دارد و باید با پرورش شخصیت و هویت یابی جوانان در کنار تعلیم و تربیت دوران کودکی و نوجوانی فرزندان آن ها را به زیبایی شناسی درون سوق دهیم و از توجه به ظواهر باز داریم.
مدیرکل صداوسیمای مرکز گلستان تعارض در سیاست های فرهنگی کشور را سبب بسیاری از سوء استفاده ها دانست و افزود: این تعارض اقشار مختلف جامعه به ویژه نسل جوان را دچار سردرگمی کرده و راه حل آن بنا به فرموده ی مقام معظم رهبری مهندس فرهنگی کشور است که بر این اساس دستگاه های فرهنگی باید با یک سیاست تدوین شده ی اصولی حرکت کنند و به جای تفرقه به دنبال وحدت باشند.
وی یکی از دلایل از دست دادن فرصت های فرهنگ سازی را نداشتن مهندسی فرهنگی در کشور عنوان کرد و گفت: غرب به عنوان یک کلیت ایدئولوژیک، استراتژی فرهنگی تعریف شده ای دارد و در کنار آن دارای امکانات رسانه ای سخت افزاری و نرم افزاری است که با توجه به جغرافیای وسیع و سلطه ای کامل بر فن آوری و نیز تکنولوژی ارتباطات همچنین بهره گیری از سوژه ها و ایده هایی با پشتوانه ی جدی و قوی توانسته از طریق رسانه فرهنگ جهان را تحت تأثیر خود قرار دهد.
احمدی ادامه داد: از سوی دیگر دولت ایران تنها سریال فرصت فرهنگ سازی همراه با هزاران محدودیت، ترفند و فشار داخلی و خارجی داشته است که باید با پشتوانه فرهنگ غنی و ارزشمند خود به انتقال فرهنگ بپردازد و قابلیت های خوبی برای انتقال حقایق فطری داشته باشد.
مدیرکل صداوسیمای گلستان نقش رسانه را در تبیین و گسترش فرهنگ عفاف و حجاب بسیار مؤثر ارزیابی کرد و افزود: اطلاع رسانی و مجاهده وصف ناپذیر رسانه تاکنون توانسته در بسیاری از فرهنگ سازی ها در جامعه مؤثر باشد و برای ترویج عفاف و حجاب رسانه باید به سراغ حوزه های علمیه، پزشکان، متخصصان و کارشناسان برود و این فرهنگ را به باوری همگان و ملی مبدل سازد.
وی رسالت رسانه در زمینه ی عفاف و حجاب را ایجاد خودباوری در مخاطبان و نیز تغییر در فرهنگ و باورهای اجتماعی بیان کرد و گفت: تبدیل پوشش غربی به پوشش اسلامی صحیح و تبیین آثار سوء غرب گرایی یکی از مهمترین رسالت های رسانه است.
احمدی ادامه داد: صداوسیمای این مرکز با بررسی فرهنگ فولکلوریک هر منطقه سعی دارد نسبت به حفظ فرهنگ و خرده فرهنگ های موجود از جمله نمایاندن لباس بومی و محلی این منطقه وظایفی را که در این حوزه برعهده دارد به خوبی به انجام برساند.
مدیرکل صداوسیمای مرکز گلستان یکی از ابزارهای توجه و پرداختن به این امر را برگزاری جشنواره نور دانست و تصریح کرد: برگزاری این جشنواره می تواند موجب تثبیت هویت اشخاص، استقرار و تبیین یک فرهنگ در اذهان عمومی  شود، بنابراین با فهم عفاف و حجاب جوانان در حفظ ارزش ها و کرامت های انسانی تلاش خواهند کرد و ما نیز با دین باوری گامی برای رشد و توسعه خواهیم برداشت.

 





      

مسئله حجاب با سه رویکرد

الف - یکی از جنجال برانگیز ترین مسائلی که معمولا مد نظر فعالان جنبش زنان در ایران و مخالفان آنها بوده است مسئله ی حجاب است. اجبار به حجاب به عنوان واجبی دینی  از جانب حاکمیت مذهبی از یکسو و مخالفت با آن به عنوان نمادی از سلطه ی مذکر از جانب برخی فعالان مسائل زنان در ایران (وبرخی فمینیست های اسلامی) و همچنین پیشینه ی سیاسی و تاریخی این مسئله در ایران باعث شده است که «حجاب» همواره به عنوان یک مسئله ی مشکل آفرین و مهم در فعالیت های زنان ایرانی و بطور کلی فمینیست ها/ زنان مسلمان جلوه گر شود. تا آنجا که برخی  فمینیست ها در ایران خواهان« نه گفتن به حجاب» هستند. بر همین سبیل از معدود دفعاتی که ممکن است شما نامی از نمایندگان زن مجلس به گوشتان برسد، نطق آتشین پیش از دستور آنان به مناسبت سالگرد کشف حجاب رضاخانی است و کرامت بخشی حجاب به زن مسلمان است! ادعاهایی که ظاهرا هر کدام بهره هایی از حقیقت دارند

در این نوشتار به سه رویکرد به حجاب؛ نخست به عنوان  واجبی شرعی و دینی، سپس به عنوان تکلیفی اخلاقی و حکمی حکومتی در زمان پیامبر(ص) و سپس به مثابه عاملی هویت بخش و ضرورتی اجتماعی-با توجه به شرایط فعلی- اشاره خواهم کرد

  ب- «حجاب مصونیت است نه محدودیت»؛ جلد 19 از مجموعه ی آثار شهید مرتضی مطهری، در بخش اول فقه و حقوق، مجموع کتابها و سخنان آقای مطهری درباره ی «زن» را در بر گرفته است. کتابهایی که به جرات میتوانم بگویم مبنای استناد اغلب آموزه های دینی، فقهی و حقوقی برای جوانان و نوجوانان امروز درباره ی مسائل زنان است. آنچه در مدارس، رسانه های رسمی و دولتی یا نزدیک به تفکرات رسمی در باره ی مسئله ی حجاب تلویحا یا تصریحا مورد استناد قرار میگیرد نوشته های ایشان  و استدلال هایشان در جهت خردپذیر نشان دادن دستورات فقهی رایج   درباره ی مسائل حقوقی  زنان و همچنین مسئله ی حجاب است. معمولا اگر چیزی جز این هم وجود داشته باشد نه تنها دربردارنده ی پیشرفتی در این حوزه نیست که اغلب روندی واپسگرا داشته است

آنچه در جلد 19 مجموعه آثار به آن اشاره شده است برای کمتر خواننده ی امروزی  دربردارنده ی موضوع جدیدی است، چرا که تعداد زیادی کتاب و کتابچه به  توضیح و شفاف سازی ایده های کلامی آقای مطهری دراین باره پرداخته اند و به ویژه در مراکز علمی  و اداری در دسترس معلمان، اساتید،دانش آموزان و دانشجویان  و کارمندان قرار میگیرد . محتوای اغلب کتابهای درسی درباره ی مسئله ی حجاب،حقوق زن و اخلاق جنسی هم بر گرفته از همین کتابها است

در کنار تلاش های جناب آقای مطهری در کتابهای نظام حقوق زن در اسلام و همچنین مسئله ی حجاب میتوان به کتاب بنام جناب آقای آیت الله جوادی آملی تحت عنوان زن در آینه ی جلال و جمال   اشاره کرد؛که البته در آن ایده ی جدیدی به چشم نمیخورد و کماکان اصل بر توجیه منطقی و خرد پذیر نظام حقوقی فعلی زنان و همچنین مسئله ی حجاب است(همین جا اشاره کنم که مسئله ی نظام حقوقی زن در اسلام یکی از دغدغه های اصلی فعالان امور زنان در کشور بوده است و مطالب فراوانی در این حوزه به رشته ی تحریر درآمده و البته پاسخ هایی هم دریافت کرده و به موفقیت هایی هم دست یافته است. موفقیت هایی که میتوان ظهور آن را در صدور برخی فتاوای شجاعانه  از جانب مراجع تقلیدی چون آیت الله صانعی   دانست. با این حال  پرداختن به مسائل حقوقی  منظور این نوشتار نیست و بنابراین متعرض آن نمیشوم) خوشبختانه منابع آنلاین فراوانی به شرح ایده های این بزرگواران درباره ی حجاب اختصاص یافته است

ج-  اما در میان اهالی فقه کسانی هم وجود دارند که با استناد به  مبانی فقهی نظرات و ایده های جدیدی را در مورد حجاب مطرح کرده اند که شاید کمتر شنیده شده باشد.افرادی که  نظریات متفاوتی را درباره ی حجاب، حدود آن و همچنین اجبار و اختیار آن مطرح کرده اند. برخی از این کارشناسان مسائل دینی تا آنجا پیش رفته اند که حجاب را جز احکام حکومتی پیامبر دانسته اند و اصولا لزوم و وجوب آن را (آنچنان که فقه رایج آنرا محدود و مشخص میکند) محل تردید قرار داده اند . در مواردی هم برای حجاب تنها لزوم اخلاقی و نه وجوب دینی مطرح کرده اند،در نگاه به مبانی نظریاتی که ایده هایی متفاوت با آنچه پیش از این درمورد حجاب مطرح بوده است بیان می کنند مهمترین مبنایی که در اغلب این نظریات محل استناد قرار گرفته است مسئله ی استثنائاتی است که برای دستور حجاب وجود داشته اند که برای  زنان مستثنی، نه تنها حجاب ضرورتی نداشته که حتی گاهی منع هم شده است. دو استثنا حکم حجاب در اسلام کنیزان و زنانی هستند که امکان نگاه جنسی به آنها وجود ندارد( مانند زنان کهنسال). بر مبنای این دو مورد استثنا استدلال شده است که حجاب بر خلاف نظریات کسانی چون آیت الله جوادی آملی حق الهی  و واجب دینی نیست بلکه یک حکم حکومتی و اخلاقی است. چراکه اگر چنین بود همچنانکه نماز و روزه بر همه کسان اعم از آزاد و برده، زن و مرد و پیر و جوان واجب است؛ حجاب نیز می باید چنین بوده باشد؛ که نیست.

د- متاسفانه مسئله ی حجاب ( به معنای آن در فقه رایج) به قدری آلوده ی مسائل سیاسی است که سخن گفتن از آن بسیار دشوار شده است و البته چنانکه از اشاره های بالا مشخص است نظریات متعدد و با ابعاد متفاوتی در این حوزه و در میان صاحب نظران و اهل فن وجود دارد که ورود به آن مستلزم آگاهی و تخصصی است که شخصا فاقد آن هستم.

مع الوصف،با فرض آزادی  در انتخاب پوشش، که بنا بر ادعای برخی کارشناسان دینی تنها واجد منع قانونی و  اخلاقی است ولی منع شرعی ندارد؛ آیا به تعبیر برخی فعالان حقوق زنان باید به «حجاب نه گفت»؟ شخصا موافقم که باید به «اجبار حجاب (آنچنان که اکنون رایج است) نه گفت» اما با این وجود موافق نفی حجاب(به معنای پذیرش محدودیتهایی در پوشش) نیستم . نه به دلیل وجوب دینی که علی رغم نظر آقای جوادی آملی، بسیاری مخالف وجوب دینی آن هستند و نه حتی به دلایل اخلاقی؛ که ای بسا افرادی وجود داشته باشند که نخواهند بار سلامت اخلاقی اجتماع را به دوش بکشند! بلکه به دلایلی اجتماعی، فرهنگی، قومی و هویتی موافق حفظ حریم و پوشش هستم

با توجه به معضلات فرهنگی موجود در جامعه مان، وضعیت فرهنگی و تربیتی خاص اجتماع و قوانین عرفی و اجتماعی حاکم بر آن در شرایط موجود جدا فکر میکنم که لازم است خانم های ما با پذیرش محدودیت هایی برای خودشان مانع آسیب رسیدن به خودشان بشوند و از آنجایی که در جامعه ی سنتی ما کماکان عمده ی وظیفه ی تربیت نسل آینده به عهده ی آنهاست سعی کنند با تربیت متفاوت فرهنگی ، اجتماعی امن تر برای دختران خود بیافرینند… اجتماعی که در آن برای هر معضل فرهنگی و اجتماعی انگشت ِ اتهامی مذکر، ویژگی یا خصلتی زنانه را نشانه نرفته باشد و برای رفع آن فورا محدودیت هایی را به زنان تحمیل نکند. در شرایط موجود پذیرفتن پوشش و ساده پوشی امنیت اجتماعی و روانی را به زنان هدیه میکند که در پرتو آن بتوانند فارغ از جنجالها بخوانند، بنویسند و مراحل رشد و ترقی را بدون اتهام تکیه بر جنسیت خود طی کنند. شاید تعبیر گرسنگی جنسی بهترین تعبیری نباشد که میتوان برای توصیف شرایط موجود بکار برد اما جزء گویاترین تعابیری است که شرایط نابسامان اجتماعی ما را توصیف می کند

اکنون آیا اگر روزی روزگاری توانستیم اجتماعی امن و فرهنگی واجد احترام برابر نسبت به زنان داشته باشیم، باید پوشش به معنای عرفی آن را کنار بگذاریم (اگر نه دغدغه ی مذهب نه اخلاق و نه اجتماع را نداشته باشیم) به نظر من پاسخ بازهم منفی است! چرا که فکر میکنم این نحوه ی پوشش ( به طوریکه مایه ی زحمت نباشد) جزئی از هویت و فرهنگ ماست. اصلا لباس ما ایرانیان واجد خصوصیت پوشیدگی است. و از سالیان دور تا کنون نیز همینطور بوده است. اگر چه مخالف کسانی هستم که با ادعای عرب زدایی کردن فرهنگ ایرانی معتقدند ما باید به ارزش های ایران پیش از اسلام بازگردیم- چون معتقدم هویت کنونی ما عمیقا ریشه در فرهنگ ایرانی و هم فرهنگ اسلامی دارد- اما واقع امر این است که پوشیدگی لباس بخش لاینفک هویت اصیل ایرانی پیش از اسلام است. چیزی که از آن خود ماست و با بقیه ی جاهای دنیا متفاوت است. و فکر میکنم همین یک دلیل به تنهایی برای بسیاری کسانیکه علاقمند به هویت فرهنگی خود هستند قانع کننده باشد. اینکه این مدل لباس خاص ماست ، متناسب با سلیقه ،هنر، فرهنگ و محیط جغرافیایی مان



      

مسئله ی پوشش در اسلام (قسمت اول)

1- از ابتدای حیات بشر مسئله ی پوشش به عنوان یک نیاز طبیعی برای او مطرح بوده است. انسان از غار و جنگل و بالاخره پوست حیوانات و نهایتاً لباس برای محافظت از خود در برابر عوامل طبیعی مثل سرما، گرما، باد و نور آفتاب استفاده می کرد. به عنوان مثال پوشش اغلب نقاط بدن در مناطق بسیار سرد، پوشش اندک در مناطق آفریقایی و پوششی مابین این دو در مناطق معتدل مورد استفاده بوده است.   در مناطق کویری پوشش افراد باید طوری انتخاب شود که علی رغم نازک بودن اغلب نقاط بدن را در مقابل حرارت شدید آفتاب محافظت کند. به ویژه معمولاً در این مناطق انسان ها اعم از زن و مرد از پوششی هم برای سر و گردن استفاده می کنند تا پوست بدن در این نواحی از تابش آفتاب و از گرد و غبار ناشی از طوفان های شن آسیب نبیند.

2- در مراحل ابتدایی، پوشش برای بشر کاربرد اخلاقی نداشت ولی از زمانی که آدمی با مفهوم مسئولیت و اخلاق آشنا د، مسئله حیا نیز برای او موضوعیت پیدا کرد. به تعبیر قرآن کریم، آدم و حوا در مقابل یکدیگر احساس شرم و حیا کردند و اندام جنسی خود را با برگ درختان پوشاندند. با افزایش جمعیت نقش اخلاق پوشش بیشتر موضوعیت پیدا می کند.

3-  پوشش در همه جوامع نقش چهارمی نیز ایفا می کرده است که نقش فرهنگی است. لباس و پوشش بازتاب فرهنگ و آداب و رسوم، اقتصاد و هویت جمعی یک قوم یا ملت بوده است. در بسیاری موارد طبقات مختلف اجتماعی از روی لباس آنان مشخص می شدند. لباس نقش زینت نیز داشته است و افراد از این طریق به یکدیگر فخر می فروختند.

پس بنابر آنچه گفته شد موضوع پوشش از یک جهت شخصی و طبیعی و از جهتی عرفی و فرهنگی و از جهت دیگر به اخلاق فردی و اجتماعی مربوط است. این سه عامل در فرایند تاریخ جوامع ارزش کمتر یا بیشتری پیدا می کند و به دلایل مختلف یکی بر دیگری رجحان پیدا می کند.

هر جامعه ای برای بقا، ثبات و کمال اخلاقی خود و هسته های تشکیل دهنده اش یعنی خانواده و کاهش عوامل محرک و تنش زا برای افراد جامعه، قراردادهای اجتماعی مکتوب(قانون) یا غیر مکتوب(عرف) دارد که بر اساس آن مرزهای اخلاقی و باید و نباید های پوشش اعضاء خود را معین می کند.این مرزها معیار قانونی و «عفت» اخلاقی اجتماعی را تشکیل می دهند. معمولاً پوششی که خلاف این قانون یا عرف انجام شوند جرم یا بی عفتی قلمداد شده و موجب اختلال در نظم اجتماع تلقی خواهد شد و مذمت یا مجازات قانونی به دنبال دارد.

گویا در گذشته نوع لباس، زبان اهل عفاف در پاکی شخصیت و نشانه تشخص اجتماعی بوده است. پوشش بیشتر، نشان از شخصیت اجتماعی و پوشش کمتر نشان از بی شخصیتی داشته است. با استناد به آثار و تصاویر باقی مانده از گذشتگان می توان گفت زنان معمولا از گردن تا روی پا و مردان از ناف تا زانو را می پوشانده اند این حد پوشش عفت و کمتر از آن بی عفتی محسوب می شده است. البته به مرور زمان تحولات اجتماعی باعث تغییرات زیادی در این مرزها شد. جذابیت جنسی بیشتر زنان نسبت به مردان و استعداد تحریک پذیری بیشتر مردان نسبت زنان، همچنین جلوگیری از مزاحمت مردان و تامین امنیت زنان باعث شد تا عقلای جامعه در مورد پوشش زنان، سختگیری ها و محدودیت های بیشتری را در نظر گیرند. به عنوان مثال می بینیم در تخت جمشید ایران در میان آن همه تصاویر حجاری شده مردان، تصویر هیچ زنی دیده نمی شود. زنان از پوشش زیادی برخوردار بودند و در مجامع حاضر نمی شدند. در هند و اروپای گذشته هم وضعیت به همین صورت بود.

 

پوشش در اسلام

اسلام همچون ادیان دیگر توحیدی، در منطقه ی جغرافیایی خاور میانه ظهور کرده است. طبعاً مناسبات اقلیمی، اجتماعی و اخلاقی این ناحیه، روابط اجتماعی و لباس مردم این ناحیه را تحت تاثیر قرار داده بود و در همین ارتباط اگر مناسبات گذشته کارآمدی لازم را برای بقا و کمال جامعه نداشت باید از جانب شریعت اسلامی تغییر می کرد.

اسلام یک دین اجتماعی و اخلاقی است و لازمه زیست اجتماعی اختلاط دو جنس زن و مرد و لازمه زیست اخلاقی روابط سالم این دو جنس است. راهکار اسلام در این رابطه آزادی روابط اجتماعی انسانی بدون بروز جنسیت یعنی زنانگی و مردانگی است. اسلام معتقد است روابط اجتماعی زنان و مردان به عنوان دو انسان هیچ اشکالی ندارد اما بروز جنسیت در روابط اجتماعی زنان و مردان در اسلام ممنوع است. انسانها در روابط خود مسئول هستند که اخلاق و عفت جنسی در پوشش، نگاه، گفتار و رفتار را رعایت کنند. ما در این مبحث تنها به عفت یا تقوای در پوشش می پردازیم و متعرض عفت جنسی در زینت و آرایش، نگاه، گفتار و رفتار نمی شویم که خود بحث مفصلی دارد.

پیش از ظهور اسلام لباس زنان و مردان عرب، متناسب با شرایط آب و هوایی همان نواحی، تفاوت چندانی با هم نداشت. لباس آنان شامل یک پیراهن بلند تا روی پا، به همراه   پارچه ای بلند بود که بر روی سر می انداختند و اطراف آن را رها یا به پشت شانه ها یا گوشها می انداخته اند. این لباس برای حفظ پوست بدن از آفتاب سوزان و باد و طوفان مناسب بود. اشراف تنها بر زرق و برق و کیفیت جنس آن می افزودند. پس از اسلام هم این رویه ادامه داشت تا اینکه این نوع پوشش برای برخی از زنان و مردان جوان مدینه مشکل به وجود آورد. در روایتی از امام باقر(ع) نقل شده که خانمی که روسری خود را پشت گوشش گذاشته بود از کنار جوانی از جوانان مدینه گذر کرد. آن جوان در حالی که محو تماشای وی شده بود آن خانم را دنبال کرد، این جوان چنان محو تماشای خانم شده بود که استخوان یا شیشه ای از دیوار بیرون زده بود را ندید و آن صورت آن جوان را پاره کرد. هنگامی که آن زن دور شد آن جوان متوجه پیراهن خود شد که از بالا تا پایین پر از خون شده بود. جوان شخصی مومن و اخلاقی بود، خود را به رسول خدا رسانید و قضیه را تعریف کرد، آیه نازل شد. قاعدتا این حادثه باید قبل از نزول آیه حجاب باشد که در آن قرآن کریم یک راهکار درونی پیشنهاد می کند و آن خود نگهداری و کنترل نگاه است. آنجا که می فرماید: « به مردان با ایمان بگو: دیده فرو نهند و پاکدامنى ورزند، که این براى آنان پاکیزه‏تر است، زیرا خدا به آنچه مى‏کنند آگاه است. » و به زنان با ایمان بگو: «دیدگان خود را [از هر نامحرمى‏] فرو بندند و پاکدامنى ورزند. به تعبیر امام صادق(ع) طبیعی است که نگاه مکرر، قوای جنسی را تحریک می کند و همین برای بوجود آوردن فتنه در دل نگاه کننده کافی است.رسول خدا فرمود: نگاه اول در زندگی اجتماعی اتفاقی و بی اشکال است ولی نگاه بعدی به ضرر توست.

مورد دیگر مشکل برای زنان بوجود آمد. قضیه این بود که برخی از جوانان مدینه برای زنان پیامبر یا دیگر زنانی که شبها برای رفتن مسجد یا کارهای ضروری دیگر خود، از خانه خارج می شدند مزاحمت ایجاد کردند، وقتی از آنان باز خواست شد که چرا چنین می کنید؟ جواب دادند که ما خدمتکاران را آزار و اذیت می کنیم. قرآن کریم خواستار تغییر اندکی در مرزهای معمول پوشش در آن زمان شد، و راهکاری بیرونی را مطرح فرمود تا زنان مومن و پاکدامن و متشخص از دیگران بازشناخته شوند؛ لذا فرمود دو طرف روسری خود را که به پشت گوش می اندازید یا رها می کنید به هم نزدیک کنید تا گردن و سینه ها پوشیده شود:   «اى پیامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمن بگو: «جلباب خود را بر خود فروتر گیرند. این براى آنکه آنها، به عنوان اشخاصی پاک شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند، بهتر است. جلباب در این آیه لباس یا روسری بلندی بوده است که زنان سر و سینه خود را با آن می پوشاندند. در آیه دیگر گفته شده است که یک طرف روسری خود را به روی شانه و گردن خود بیندازید تا گردن و سینه پوشیده شود. آنجا که می فرماید: ای پیامبر به زنان با ایمان بگو روسرى خود را بر گردنِ خویش اندازند.» در آن زمان خدمتکاران اجازه نداشتند که روسری یا مقنعه بر سر بگذارند تا از زنان آزاد تشخیص داده شوند. ادامه در قسمت دوم





      

مسئله ی پوشش در اسلام قسمت دوم

اختلاط و ارتباط های غیر ضروری نیز می تواند برای دو طرف مشکل آفرین باشد، به همین جهت روح اخلاقی اسلام ایجاب می کند از روابط و اختلاط غیر ضروری و غیر لازم حتی الامکان اجتناب شود. قران کریم در مورد زنان پیامبر می فرماید: چون از زنان [پیامبر] چیزى خواستید از پشت پرده از آنان بخواهید؛ این براى دلهاى شما و دلهاى آنان پاکیزه‏تر است‏.اینجا نیز خداوند پای اخلاق را به میان آورده می فرماید پاکی دلهای دو طرف منوط به حفظ مرزهاست. در همین ارتباط در جامعه اسلامی سه استثناء برای حجاب معیین شده است: نخست دختران تا قبل از دوران قاعدگی، دوم زنان مسن که امکان نگاه نسی به آنان نیست و سوم کنیزان که آنها نیز ظاهراً شان اجتماعی مورد قبولی نداشتند.

خداوند متعال در قرآن کریم زنانی که به دلیل پیری، مردان به آنان رغبتی ندارند را از پوشش استثناء کرده است و لو اینکه گفته شده که بهتر است عفت خود را حفظ کنند: «بر زنان از کار افتاده‏اى که [دیگر] امید زناشویى ندارند گناهى نیست که لباس خود را کنار نهند [به شرطى که‏] زینتى را آشکار نکنند؛ و عفت ورزیدن براى آنها بهتر است، و خدا شنواى داناست.» در روایات گفته شده است که منظور از کنار گذاشتن لباس تنها روسری یا شال و مقنعه است.

در روایت صحیحی آمده است که محمد بن مسلم می گوید از امام صادق(ع) سوال کردم آیا خدمتکار باید سر خود را بپوشاند؟ امام پاسخ داد: خیر. گفته شده است که عمر بن خطاب کنیز «انس» را به دلیل سر کردن روسری کتک زد. محمد بن مسلم در مورد پوشش آنان در نماز، از امام باقر(ع) نقل می کند که حضرت فرمودند: کنیزان لازم نیست که در نماز سر خود را بپوشاند. صاحب وسایل چهار روایت نقل می کند که مضمون آن این است امام صادق(ع) فرموده باشند که حجاب برای نشان دادن تفاوت بین آزاد و برده است و نباید گذاشت کنیزان در نماز روی سر خود را بپوشانند.

بنابراین چنانچه ملاحظه شد به نظر می رسد که پوشش یک راهکار فقهی حکومتی و اجتماعی برای جلوگیری از بد اخلاقی جنسی است و جنبه عبادی ندارد. چون اگر موضوع جنبه عبادی داشت باید بر همه افراد به یک اندازه ضروری و واجب می شد، حال آنکه می بینیم زنان مسلمان کهنسال پوشش سر و گردن لازم ندارند و همینطور خدمتکاران و کنیزان مسلمان نه تنها لازم نیست سر و گردن خود را بپوشانند بلکه از پوشش آنها جلوگیری نیز می شد.  

 

 



[1][1] بدت لهما سوءتُهما و طفقا یخصفان علیهما من ورق الجنه.(7 سوره اعراف، آیه 22)

[2][2] فروع کافی، کلینی، دار الکتب الاسلامیه، چ2، 1362، ص521، ح5

[3][3] قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضوا مِنْ أَبْصرِهِمْ وَ یحْفَظوا فُرُوجَهُمْ   ذَلِک أَزْکى لهَُمْ   إِنَّ اللَّهَ خَبِیرُ بِمَا یَصنَعُونَ. وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَتِ یَغْضضنَ مِنْ أَبْصرِهِنَّ وَ یحْفَظنَ فُرُوجَهُنَّ... (24 سوره نور، آیه های 30و31)

[4][4] النظرة بعد النظرة تزرعُ فی القلب الشهوة و کفی بها لصاحبها فتنة. من لا یحضره الفقیه، باب النظر الی النساء، ج5، ح4970

[5][5] همان، ح4971

[6][6] شان نزول آیات، محمد باقر محقق، ص650

[7][7] یَأَیهَا النَّبىُّ قُل لأَزْوَجِک وَ بَنَاتِک وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلَبِیبِهِنَّ   ذَلِک أَدْنى أَن یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ   وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِیماً(احزاب،59)

* لَّئن لَّمْ یَنتَهِ الْمُنَفِقُونَ وَ الَّذِینَ فى قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فى الْمَدِینَةِ لَنُغْرِیَنَّک بِهِمْ ثُمَّ لا یجَاوِرُونَک فِیهَا إِلا قَلِیلاً(احزاب،60)

[8][8] وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَتِ ...لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا مَا ظهَرَ مِنْهَا   وَ لْیَضرِبْنَ بخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبهِنَّ   وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ ءَابَائهِنَّ أَوْ ءَابَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَنِهِنَّ أَوْ بَنى إِخْوَنِهِنَّ أَوْ بَنى أَخَوَتِهِنَّ أَوْ نِسائهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَت أَیْمَنُهُنَّ أَوِ التَّبِعِینَ غَیرِ أُولى الارْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظهَرُوا عَلى عَوْرَتِ النِّساءِ (نور،31)

[9][9] وَ إِذَا سأَلْتُمُوهُنَّ مَتَعاً فَسئَلُوهُنَّ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ   ذَلِکمْ أَطهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ (33 سوره احزاب، آیه 53)

[10][10] در مورد پوشش زن در نماز از امام صادق(ع) سوال می کنند، حضرت می فرمایند اگر به حد قاعدگی رسیده باشد و در نماز سر خود را نپوشاند نمازش درست نیست: لا یصلح للحرة اذا حاضت الا الخمار. وسایل الشیعه، حر العاملی، المکتبة الاسلامیه، ج3، ح4، ص294

[11][11] وَ الْقَوَعِدُ مِنَ النِّساءِ الَّتى لا یَرْجُونَ نِکاحاً فَلَیْس عَلَیْهِنَّ جُنَاحٌ أَن یَضعْنَ ثِیَابَهُنَّ غَیرَ مُتَبرِّجَتِ بِزِینَةٍ   وَ أَن یَستَعْفِفْنَ خَیرٌ لَّهُنَّ   وَ اللَّهُ سمِیعٌ عَلِیمٌ(33سوره احزاب، آیه 60)

[12][12] عن ابی عبد الله(ع): قال: الخمار و الجلباب. فروع کافی، ج5، ح1-4، ص522

[13][13] محمد بن مسلم، عن ابی عبد الله(ع) قال: قلت له: الامة تغطّی رأسها؟ قال: لا و لا علی اُم الولد ان تغطی رأسها اذا لم یکن لها ولد. وسایل الشیعه، حر العاملی، المکتبة الاسلامیه، ج3، ح4، ص297

[14][14] جواهر الکلام، محمد حسن نجفی، موسسة المرتضی العالمیه، بیروت، 1992،   ج3، ص375

[15][15] محمد بن مسلم، عن ابی جعفر(ع) قال: لیس علی الامة قناع فی الصلاة. وسایل الشیعه، ج3، ح4، ص298

[16][16] عن ابی عبد الله(ع) عن الخادم تقنع راسها فی الصلاة، قال اضربوها حتی تعرف الحرة من المملوک. قال ابی اذا رأی الخادم تصلی و هی مقنعه ضربها لتعرف الحرة من المملوک. سمعت ابی یقول: کن یضربن فیقال لهن: لا تشبهنّ بالحرایر. وسایل الشیعه، ج3، ح8و9و11، ص298-299.



      

مخاطب قرآن در بحث حجاب فقط زنان نیستند

مدیر دفتر مطالعات و تحقیقات قرآنی با استناد به آیات قرآن امنیت اخلاقی و اجتماعی جامعه را مستلزم پایندی توأمان زن و مرد به حجاب و پوشش دانست. 

به گزارش ایرنا ، «فرزانه غفاری» مدیر دفتر مطالعات و تحقیقات قرآنی در دومین نشست «حجاب و پوشش در قرآن کریم» گفت: این تصور عامه که عفاف اجتماعی تنها با حجاب زنان حاصل می‌شود، امری اشتباه است.

این مدیر اشاره کرد: افزودن جلوه و جاذبه در لباس‌های زنانه و تحمیل آنها به جوامع دیگر به ویژه جوامع شرقی و جهان سوم از جمله ابزارهای استعماری غربی است تا در گام نخست بازارهای خویش را رونق دهند.

وی افزود:‌ رسانه‌ها نیز وسیله‌ای مهم برای تخدیر جوامع است تا زمینه‌های ذهنی را برای تبعیت از این مد برای بانوان و جوانان که مهم‌ترین گروه برای این پوشش‌ها و محصولات هستند آماده کنند؛ تا با مشغول کردن زنان به مسایل پیش‌پا افتاده جنبه‌های تربیتی خانواده را متزلزل و با استفاده از جوانان خلاقیت و هوشمندی آنان را وقف این مقوله کنند.

این استاد دانشگاه امام صادق(ع) در ادامه با اشاره به اسلام‌ستیزی غرب، تصریح کرد:‌ از آنجا که اسلام اجازه تبرج و خودنمایی به مردان و به‌ویژه بانوان مسلمان نمی‌دهد تبعیت زنان از این پدیده در کشورهای اسلامی کم است در نتیجه شبکه‌های مختلف تلویزیونی و رادیویی غرب، به طرح شبهات دینی می‌پردازند تا با ایجاد این تناقض از این ظرفیت نیز برای رسیدن به منافع خویش استفاده کنند.

غفاری افزود: البته باید به این نکته توجه کرد که تمام زنان پایبند به ادیان الهی مسیحیت و یهودیت و انسا‌ن‌های آزاده که دارای قید و بند اخلاقی و اجتماعی هستند مخالف ترویج فساد و فحشا هستند و این مسأله فقط مختص مسلمانان نیست.

مدیر دفتر مطالعات و تحقیقات قرآنی در ادامه به تشریح حجاب زنان و مردان پرداخت و گفت: در قرآن و احادیث منقول از پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) امنیت اجتماعی و اخلاقی جامعه با پایبندی توامان زن و مرد حاصل می‌شود و این تصور عامه که بهای عفاف اجتماعی را تنها زنان باید بپردازند امری نابجاست.

وی افزود: براساس دستورات قرآن مردان نیز چون زنان باید با پوشش مناسب وارد جامعه شوند و در حدیثی از پیامبر(ص) آمده‌است: «پوشش زربفت و ابریشمین برای مردان حرام است و خداوند مورد لعن و نفرین قرارمی‌دهد مردانی را که خودشان را شبیه زنان می‌کنند».

وی در ادامه با تأکید به رهنمودهای قرآن، تصریح کرد:‌ فرهنگ غرب برهنگی را ارزش تلقی کرده است و پوشش را نمادی برای عقب‌ماندگی می‌داند و ارایه‌ی الگوی زن مسلمان یکی از دغدغه‌های بزرگ کشورهای مسلمان است که این امر نیز در قرآن و در آیه‌ی مبارکه «یتبعون حسنه» مورد توجه قرار گرفته‌‌است.

این استاد دانشگاه افزود: قرآن با پرداختن به زندگی زنانی چون «بلقیس»(ملکه سبا) در عرصه حکومت، «یوکابد»(مادر موسی) سمبل مبارزه اجتماعی در زمان فرعون، «آسیه»(همسر فرعون) نماد مبارزه در نظام توحیدی، «مریم» الگوی عفاف و پاکدامنی، «زینب» نماد مبارزه سیاسی و اجتماعی و سرانجام نمونه کامل این بانوان فاطمه(س) که با رفتارهای خود نبوت، ولایت و امامت را همراهی کرد و در تمام ابعاد درخشید جایگاه زن را به تصویر می‌کشد.

وی در ادامه و با استناد به قرآن و روایات زنان را جلوه و مظهر زیبایی در نظام توحیدی نامید و تصریح کرد:‌ زنان از لحاظ طبیعی دارای جلوه‌های رفتاری، گفتاری و جسمانی هستند و اگر می‌خواهند در جامعه ظاهر شوند باید میزان زیبایی را با شرایط جامعه متعادل کنند و قرآن دستوراتی دارد به همین دلیل نیز دستوراتی در رابطه با نحوه مدیریت بانوان بر این نقاط قوت صادر شده‌است که مهم‌ترین آنها در سوره مبارکه «نور» و «احزاب» ذکر شده‌است.

مدیر دفتر مطالعات و تحقیقات قرآنی در پایان سخنان خود گفت: آیات مربوط به حجاب و پوشش به صورت تدریجی نازل شده‌است که طی آن دستورات مشترکی در آیه 30 و 31 سوره نور به زنان و مردان مسلمان داده شده‌است که پایبندی به آن سلامت جامعه را به دنبال دارد.

برگزاری جلسه پرسش و پاسخ از برنامه‌های پایانی این نشست بود.



      
گفته های ویل دورانت راجع به ایرانیان قدیم
در جلد اول " تاریخ تمدن " صفحه 552 راجع به ایرانیان قدیم می‏گوید :
.
" در زمان زردشت زنان منزلتی عالی داشتند ، با کمال آزادی و با روی‏
گشاده در میان مردم آمد و شد می‏کردند . . . " .
آنگاه چنین می‏گوید :
" پس از داریوش مقام زن مخصوصا در طبقه ثروتمندان تنزل پیدا کرد .
زنان فقیر چون برای کار کردن ناچار از آمد و شد در میان مردم بودند آزادی‏
خود را حفظ کردند ولی در مورد زنان دیگر ، گوشه‏نشینی زمان حیض که‏
برایشان واجب بود رفته رفته امتداد پیدا کرد و سراسر زندگی اجتماعیشان‏
را فرا گرفت ، و این امر خود مبنای پرده‏پوشی در میان مسلمانان به شمار
می‏رود . زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز در تخت روان‏
روپوش دارد از خانه بیرون بیایند ، و هرگز به آنان اجازه داده نمی‏شد که‏
آشکارا با مردان آمیزش کنند . زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را ولو
پدر با برادرشان باشد ببینند . در نقشهائی که از ایران باستان بر جای‏
مانده هیچ صورت زن دیده نمی‏شود و نامی از ایشان به نظر نمی‏رسد . . . "
.
چنانکه ملاحظه می‏فرمائید حجاب سخت و شدیدی در ایران باستان حکمفرما
بوده ، حتی پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده می‏شده‏اند .




      
<   <<   16   17   18   19   20   >>   >